مجله علمی خبری اینفو
معنی نام لاچین
لاچین : (تركي) شاهين شكاري، شاهين سفيد، باز شكاري.
معنی نام لادن
لادن : 1- (در گياهي) گل زينتي به رنگ زرد، قرمز يا نارنجي؛ 2- گياه اين گل كه علفي يا پايا و رونده يا بالارونده است و گل و برگ آن مصرف دارويي دارد؛ 3- (در قديم) نوعي صمغ گياهي معطر؛ 3- (اَعلام) (در شاهنامه) نام محلي كه گودرز و طوس با پيران در آنجا جنگيد.
معنی نام لاریسا
لاريسا : [لاري = (منسوخ) نوعي سكهي نقرهاي كه در فارس ضرب ميشده است + سا = (پسوند شباهت)] 1- شبيه به لاري، مثل لاري؛ 2- (به مجاز) نفيس و با ارزش؛ 3- (در قديم) شهري بود در كنار دجله از آنِ دولت ماد،كه بعد به تصرف پارسها در آمد؛ 4- (اَعلام) نام شهري در يونان.
معنی نام لاله
لاله : 1- (در گياهي) گلي به شكل جام و سرخ رنگ كه بر روي پايهاي بلند قرار دارد؛ 2- گياه اين گل كه علفي، پايا و زينتي است و پياز دارد؛ 3- (به مجاز) شخص فداكاري كه در راه آرمان ديني يا ملي به شهادت رسيده است؛ 4- (به مجاز) گونهي زيبا و گلگون؛ 5- (در ادب عرفاني) نتيجهي معارف را كه مشاهده كنند لاله گويند، نيز كنايه از چهرهي گلگون محبوب است كه عاشق مهجور را داغدار ميكند.
معنی نام لالهزار
لالهزار: 1- زميني كه در آن لالهي فراوان روييده باشد؛ 2- (به مجاز) چهرهي سرخ و لطيف.
معنی نام لاوین
لاوین : (اَعلام) نام يكي از مناطق مرزي غرب ايران.
معنی نام لطافت
لطافت : (عربي) 1- لطيف بودن، نرمي؛ 2- طراوت و زيبايي؛ 3-(در قديم) مهرباني، لطف، رأفت؛ 4- ظريف و حساس بودن؛ 5- (در قديم) (به مجاز) نغزي و خوشايندي.
معنی نام لَطیف
لَطيف : (عربي) 1- نرم و خوشايند، ظريف و زيبا؛ 2- ملايم و خوش آهنگ؛ 3- (به مجاز) چابك و ماهر در نواختن؛ 4- حساس؛ 5- از نامها و صفات خدا؛ 6- (در قديم) خوشگوار؛ 7- (در قديم) (به مجاز) معشوقِ ظريف و زيبا؛ 8- سنجيده و دقيق و بديع؛ 9- نكته سنج؛ 10- (در حالت قيدي) (درقديم) (به مجاز) با ظرافت و مهارت.
معنی نام لَطیفه
لَطيفه : (عربي، لطیفة) 1- (به مجاز) حکایت یا عبارت کوتاه و خنده آور که برای شادی و خنداندن دیگران گفته می شودا؛ 2- (به مجاز) نوعی شیرینی نرم و لطیف که خمیر آن را از شکر و کره یا روغن، آب و تخم مرغ تهیه می کنند و در وسط آن هم خامه می ریزند؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) سخن کوتاه حاوی نکته ای بدیع، نکته ی سنجیده و جالب؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) امر بسیار دقیق و ظریف که قابل درک است ولی قابل تعریف نیست؛ 5- (به مجاز) (در فلسفه ی قدیم) چیز غیر مادی چنان که روح؛ 6- (در قديم) لطف، رحمت؛ 7- (در قديم) (به مجاز) زبده، برگزیده؛ 8- (در فلسفه ی قدیم) لطیف.
معنی نام لَعبا
لَعبا : (عربي) (مؤنث اَلْعَب)، زيباترين.