مجله علمی خبری اینفو
معنی نام جلالالدین
جلالالدين : (عربي) 1- شكوه و عظمت دين؛ 2- (اَعلام) 1) مولانا جلالالدين محمّد بلخي (= مولوي) از عارفان و شاعران بنام ايرانيِ قرن 7 هجري، مؤلف منظومهي عرفانی معروف به مثنوی معنوی، مجموعه غزلهای موسوم به دیوان شمس، دو کتاب به نامهای فیه مافیه و مجالس سبعه؛ 2) جلالالدين خوارزمشاه فرزند سلطان محمّد خوارزمشاه از سلاطین سلسلهي خوارزمشاهی در قرن 7 هجری.
معنی نام جلیل
جليل : (عربي) 1- بلند مرتبه، بزرگوار؛ 2- بزرگ، شكوهمند؛ 3-از نامها و صفات خداوند؛ 4- (اَعلام) منطقهي تاریخی زراعتی در شمال فلسطین در شرق رود اردن [= جلیله] که به دو بخش جلیل سفلا و جلیل علیا تقسیم میشود، بنا به روایت انجیل مرکز اصلی رسالت حضرت عیسی(ع) بوده است.
معنی نام جمال
جمال : (عربي) 1- زيبايي؛ 2- (به مجاز) مايهي زيبايي و زينت بخش؛ 3- (در تصوف) جلوههاي الطاف خداوندي.
معنی نام جمالالدین
جمالالدين : 1- به معناي جم درخشان يا جم شاه؛ 2- (اَعلام) آخرین شاه پيشدادي در داستانهای ملی ایران، ملقب به جَم، که 650 سال پادشاهی کرد و در سیصد سال نخست آن هیچ بیماری و مرگ نبود. سپس او گمراه و ستمکار شد و مردم به یاری ضحاک بر او شوریدند. او از ایران گریخت و مردم پس از صد سال او را در نزدیکی دریای چین یافتند و با اره دو نیم کردند.
معنی نام جمشید
جمشيد : 1- به معناي جم درخشان يا جم شاه؛ 2- (اَعلام) آخرین شاه پيشدادي در داستانهای ملی ایران، ملقب به جَم، که 650 سال پادشاهی کرد و در سیصد سال نخست آن هیچ بیماری و مرگ نبود. سپس او گمراه و ستمکار شد و مردم به یاری ضحاک بر او شوریدند. او از ایران گریخت و مردم پس از صد سال او را در نزدیکی دریای چین یافتند و با اره دو نیم کردند.
معنی نام جوان
جوان : 1- آن كه زمان زيادي از عمرش نگذشته است، كم سن و سال؛ 2- (به مجاز) شاداب و با طراوت.
معنی نام جوانشیر
جوانشير : 1- شير جوان؛ 2- كنايه از جوان زورمند و دلير.
معنی نام جوانمرد
جوانمرد : (به مجاز) داراي خصلتهاي نيك و پسنديده مانند بخشندگي، گذشت، دليري و كمك به ديگران.
معنی نام جَمیل
جَميل : (عربي) 1- زيبا؛ 2- (به مجاز) شايسته، بايسته، نيكو، خوب.
معنی نام جُنید
جُنيد : (عربي)1- به معناي سرباز و لشكري؛ 2- (اَعلام) 1) جُنيد بغدادي [قرن 3 هجری] عارف و عالم ديني كه پيشوا و مقتدا و سيد صوفيان صفا بود؛ 2) جنید صفوی (= سلطان جنید) [قرن 9 هجری] پیشوای صوفیان صفوی و نوهي صفیالدین اردبیلی، که پس از تلاش نافرجام برای تشکیل دولتی مستقل، در جنگ با شروانشاه کشته شد.