اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / مظهر العجايب عطار / مظهرالعجايب

مظهرالعجايب

  • بسم الله الرحمن الرحيم
  • در نعت حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم
  • در نعت شاه اوليا علي عليه السلام
  • در نعت اولاد مرتضي عليهم السلام که قره العين رسولند
  • اشاره به کتابهاي منظوم شيخ
  • حديثي منقول از شيخ نجم الدين کبري خوارزمي
  • در ارتباط ولايت با نبوت
  • در اشاره به کتاب جوهرالذات که از تصنيفات شيخ است و سر لقب عطار
  • در شرح حال خود فرمايد
  • در بيان مذهب و سلسله پير خود فرمايد
  • مقوله پير درباره شيخ
  • اشاره به حديث غدير خم
  • در نکوهش مفتي مي فرمايد
  • پرسيدن حضرت شيخ قده از پيرمرد سالکي که در عصر او بوده از اينکه در دنيا چه عجايب ديده و جواب دادن پير ونقل شهادت درويشي
  • در سوختن و کشتن اهل خلاف درويشي را بجه ذکر حديث الولايه افضل من النبوه
  • نقل سخني از شيخ عبدالله خفيف شيرازي معروف به شيخ کبير
  • سلام الله يا غالب يا علي بن ابيطالب
  • حديث ديگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولي الموالي عليه و آله السلام
  • در بيان حال و منع آنهائي که اهل شرند و از خود بي خبرند و ديگران آن را احتساب فرمايند
  • تمثيل در بيان آن که استعداد و قابليت ضايع نماند هر کجا باشد و طلب هدايت نمايد هر کجا بيايد
  • تنبيه حال گرفتاران دنيا و شيرين نمودن ايشان به طلب مولي
  • رفتن سيد کاينات بمنزل سلمان فارسي ونزول سوره هل اتي
  • قصه جنگ خندق و کشته شدن عمرو به دست امير کل امير و شادمان شدن حضرت رسول (ص) و اصحاب از آن فتح کبير
  • قال النبي صل الله عليه واله و سلم ضربه علي عليه السلام يوم الخندق افضل من عباده امتي الي يوم القيمه
  • تمثيل آن که هر که را جوهر قابليت معني هست پاک سخن را بهتر از جواهر قيمتي داند و خود را به نافرماني از نظر پادشاهان معني نيفکند
  • تمثيل آن که هرکه نسبت درست با هاديان راه يقين بهم رساند، از شر نفس و شيطان، که راه زنان دين اند در امان ماند والسلام
  • نقل نمودن معجزه حضرت امام رضا عليه السلام و بيان آن که نسب و نسبت ظاهري با مخالفت، بعد و گرفتاريست و نسبت باطن با ارباب هدايت با موافقت رهائي و رستگاري
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: (ان لحوم بني فاطمه محرمه علي السباع)
  • قال النبي صلي الله عليه و آله وسلم : (ان لحوم بني فاطمه محرمه علي السباع)
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: (الدنيا جيفه و طالبها کلاب)
  • بيان خاتم بخشيدن حضرت اميرمومنان(ع) به سائل در بين نماز
  • قوله تعالي: (انما وليکم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يو تون الزکوه و هم راکعون)
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: (کنت مع الانبيا سرا و معي جهرا)
  • بيان واقعه غدير و نصب حضرت اميرمومنان(ع) به خلافت و امامت
  • قال جل و علا: (يا ايهاالرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته)
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: (ياايهاالناس الست اولي بکم من انفسکم) قالوا بلي يا رسول الله قال: (من کنت مولاه فهذا علي مولاه)
  • قال الله تبارک و تعالي: (اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا)
  • وقال عليه السلام: (اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله والعن علي من ظلمه)
  • بخ بخ لک يا اباالحسن اصبحت مولاي و مولا کل مومن و مومنه
  • قال النبي صلي الله عليه و آله: (انا مدينه العلم و علي بابها)
  • قال النبي صلي الله عليه و آله: (من زار ولدي به طوس فکانما زار بيت الله سبعين مره )
  • حکايت بر روح صاحب الولايه و بيان آن که هر که او را شناخت، صاحب دل است و هر که او را نشناخت گرفتار آب و گل
  • تربيت نمودن به طلب هدايت و بيان آن که مراد از کلمه التعظيم لامر الله فرمان بردن ولايت امير است و تعظيم نمودن آن و شفقت نمودن بر خلق به تعليم آن
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: (التعظيم لامرالله والشفقه علي خلق الله)
  • سوال نمودن خواجه ابوالحسن نوري سبب مخالفت معويه بن ابي سفيان عليه اللعنه و بيان نمودن آنرا
  • عقد اخوت مصطفي با مرتضي
  • قال النبي صلي الله عليه و آله: (انت اخي في الدنيا و الاخره و انت مني بمزله هرون من موسي)
  • تشويق نمودن مستعدان به ولايت حضرت شاه مردان
  • تنبيه ارباب غفلت، و بيان احوال و دريافت خود، و نصيحت نمودن غافلان
  • بيان سرلو کشف نمودن علي عليه السلام و به عين اليقين، عالم به علوم آن بودن
  • ترغيب نمودن طالبان به راه حق و بيان مستي و شور کردن، و ظهور ولايت ولي را در هر نشاه باز نمودن، و شرح حال خود بر آن افزودن
  • تمثيل در فرستادن عقل و حيا و علم از حضرت عزت به حضرت آدم عليه السلام
  • در بيان روح و جسم و نقصان نفس، و گرفتاري روح باو و رهائي يافتن به برکت متابعت شاه اوليا
  • قضيه شيخ شقيق بلخي و هارون الرشيد، و بيان نمودن ربقه امام معصوم موسي کاظم عليه السلام و منصور حلاج و تمثيل آن که آشنا بيگانه را راه به آشنائي مي نمايد و بيگانه آشنا نمي شود
  • تمثيل در فوايد خاموشي و گوش کردن پند استاد و يک جهت بودن در آن و بيان استعداد جبلي مستعدان
  • قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم :(من صمت نجي) صدق نبي الله
  • حکايت بر سبيل تمثيل در آن که اقتدا به پيري بايد نمودن و در دو عالم دستگيري داشتن - قسمت اول
  • تمثيل قبول پند و نصيحت دادن شيخ نظام الدين حسن صفا فرزند خود را و در آئينه قابليت آن فرزند تاثيرکردن وقبول نمودن او آن را
  • در پند پدر فرزند را - قسمت اول
  • تمثيل در عدل کسري و ثمره آن خصال، و ظلم آوري و نتيجه آن، و حکايت شاهزاده نيکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسگال و پند دادن شيخ ابوالحسن خرقاني او را و ابا نمودن او از آن
  • در مذهب غيبت نمودن و انديشه آن، و مجلس گفتن شيخ شبلي و سوال سائل و جواب دادن شيخ او را و تنبيه شدن شيخ از آن
  • تنبيه به حال کساني که در عمل قاصرند و مردم را بدان فرمايند، و مناظره شيخ شبلي، و شيخ ابوالحسن نوري قدس سرهما
  • تمثيل در رعايت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن به طاعت، و تقصير نمودن در طلب،و تنبيه نمودن حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شيخ داود طائي را به رعايت ادب - قسمت اول
  • در مناجات به درگاه حضرت قاضي الحاجات عرض مي کند
  • در مدح شاه اوليا سلطان اصفيا علي مرتضي عليه السلام مي گويد
  • در شرح احوال خود و خواب ديدن حضرت مولي و شفا دادن او را فرمايد
  • در ضمانت بهشت مرکاتب کتاب را و اسرار او فرمايد
  • تنبيه در آنکه از غير ببري و به خود روي آوري تا در حجاب نميري
  • تمثيل احوال آنهائي که به هرچه توجه پذيرند، رنگ آن گيرند و براي صورت مي زند
  • در حکايت بيداري بيداردلان که تنبيه است به آگاهي ارباب عرفان و رهائي يافتن از خواب غفلت بي حاصلان
  • در خاتمه کلام و تاريخ سال اتمام و اظهار عجز و ناتواني و معذرت
  • پايان کتاب
  • گنهکارم ز فعل خود گنه کار
  • در نعت سلطان سريرارتضاعلي بن موسي الرضا عليه السلام وکسب فيوضات از آستان آن حضرت
  • در اشاره به کتب و تاليفات خود فرمايد
  • مناجات
  • در تمثل عياران بغداد و خراسان فرمايد
  • درآفرينش انسان و مبدا و معاد او فرمايد
  • در اشاره به تاليفات خود و عدد ابيات آنها فرمايد - قسمت اول
  • تمثيل در رعايت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن به طاعت، و تقصير نمودن در طلب،و تنبيه نمودن حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شيخ داود طائي را به رعايت ادب - قسمت دوم
  • در اشاره به تاليفات خود و عدد ابيات آنها فرمايد - قسمت دوم
  • در پند پدر فرزند را - قسمت دوم
  • حکايت بر سبيل تمثيل در آن که اقتدا به پيري بايد نمودن و در دو عالم دستگيري داشتن - قسمت دوم
  • حکايت بر سبيل تمثيل در آن که اقتدا به پيري بايد نمودن و در دو عالم دستگيري داشتن - قسمت سوم




جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است