اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان حافظ / غزليات / شماره ٢٢٧: گر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشود

شماره ٢٢٧: گر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشود

گر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشود
تا ريا ورزد و سالوس مسلمان نشود
رندي آموز و کرم کن که نه چندان هنر است
حيواني که ننوشد مي و انسان نشود
گوهر پاک ببايد که شود قابل فيض
ور نه هر سنگ و گلي لؤلؤ و مرجان نشود
اسم اعظم بکند کار خود اي دل خوش باش
که به تلبيس و حيل ديو مسلمان نشود
عشق مي ورزم و اميد که اين فن شريف
چون هنرهاي دگر موجب حرمان نشود
دوش مي گفت که فردا بدهم کام دلت
سببي ساز خدايا که پشيمان نشود
حسن خلقي ز خدا مي طلبم خوي تو را
تا دگر خاطر ما از تو پريشان نشود
ذره را تا نبود همت عالي حافظ
طالب چشمه خورشيد درخشان نشود

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است