کتابخانه فارسی
/
ديوان حافظ
/
مقطعات
/
شماره ٩
شماره ٩
دادگرا تو را فلک جرعه کش پياله باد
دشمن دل سياه تو غرقه به خون چو لاله باد
ذروه کاخ رتبتت راست ز فرط ارتفاع
راهروان وهم را راه هزار ساله باد
اي مه برج منزلت چشم و چراغ عالمي
باده صاف دايمت در قدح و پياله باد
چون به هواي مدحتت زهره شود ترانه ساز
حاسدت از سماع آن محروم آه و ناله باد
نه طبق سپهر و آن قرصه ماه و خور که هست
بر لب خوان قسمتت سهلترين نواله باد
دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد
مهر چنان عروس را هم به کفت حواله باد
جستجو در مطالب سایت