اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / بوستان سعدي / باب پنجم در رضا / حکايت

حکايت

چه خوش گفت شاگرد منسوج باف
چو عنقا برآورد و پيل و زراف
مرا صورتي برنيايد ز دست
که نقشش معلم ز بالا نبست
گرت صورت حال بد يا نکوست
نگارنده دست تقدير، اوست
در اين نوعي از شرک پوشيده هست
که زيدم بيازرد و عمروم بخست
گرت ديده بخشد خدواند امر
نبيني دگر صورت زيد و عمرو
نپندارم ار بنده دم درکشد
خدايش به روزي قلم درکشد
جهان آفرينت گشايش دهاد
که گر وي ببندد نشايد گشاد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است