اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / گلستان سعدي / باب اول - در سيرت پادشاهان / حکايت (١٩)

حکايت (١٩)

آورده اند که نوشيروان عادل را در شکارگاهي صيدي کباب کردند و نمک نبود، غلامي بروستار رفت تا نمک آرد. نوشيروان گفت: نمک بقيمت بستان تا رسمي نشود و ده خراب نگردد.
گفتند: از اين قدر چه خلل زايد؟ گفت: بنياد ظلم در جهان اول اندکي بوده است هر که آمد بر او مزيدي کرد تا بدين غايت رسيده
اگر ز باغ رعيت ملک خورد سيبي
برآورند غلامان او درخت از بيخ
به پنج بيضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکريانش هزار مرغ بسيخ

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است