اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / گلستان سعدي / باب دوم - در اخلاق درويشان / حکايت (٢٤)

حکايت (٢٤)

گله کردم پيش يکي از مشايخ که فلان بفساد من گواهي داده است. گفت: به صلاحش خجل کن
تو نيکوروش باش تا بدسگال
بنقص تو گفتن نيابد مجال
چو آهنگ بر بط بود مستقيم
کي از دست مطرب خورد گوشمال؟

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است