اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان عبيد زاکاني / غزليات / شماره ٧٨: حال خود بس تباه مي بينم

شماره ٧٨: حال خود بس تباه مي بينم

حال خود بس تباه مي بينم
نامه دل سياه مي بينم
يوسف روح را ز شومي نفس
مانده در قعر چاه مي بينم
خط طومار عمر مي خوانم
همه واحسرتاه مي بينم
در دل بي قرار مي نگرم
ناله و سوز و آه مي بينم
ره دراز است و دور من خود را
همه بي زاد راه مي بينم
پايمردي که دست او گيرد
محض لطف اله مي بينم
عذر خواه عبيد بي چاره
کرم پادشاه مي بينم

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است