کتابخانه فارسی
/
مصيبت نامه عطار
/
المقالة السابعة و العشرون
/
الحکاية والتمثيل
الحکاية والتمثيل
آن يکي ديوانه يک گرده خواست
گفت من بي برگم اين کار خداست
مرد مجنون گفتش اي شوريده حال
من خدا را آزمودم قحط سال
بود وقت غز ز هر سو مرده
و او نداد از بي نيازي گرده
جستجو در مطالب سایت