اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / توصيفات مسعود سعد سلمان / شهرآشوب / صفت يار عرق کرده بود

صفت يار عرق کرده بود

چو اشک ابر به گل برچکيده بينم خوي
بر آن دو عارض گلگون و آن دو زلف نگون
شگفت نيست ز آتش بکاهد آب ولي
ز آتش دلم آب دو ديده گشت فزون
چرا فروخته تر باشد آتش رخ تو
ز آب آن دو سيه زلفکان غاليه گون

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است