اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان شمس / غزليات - قسمت اول / شماره ٦١٢: بگذشت مه روزه عيد آمد و عيد آمد

شماره ٦١٢: بگذشت مه روزه عيد آمد و عيد آمد

بگذشت مه روزه عيد آمد و عيد آمد
بگذشت شب هجران معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد عذراي تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شيخ تو مريد آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کليد آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکي رفت
هر چند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو
جان نيز چو واقف شد او نيز دويد آمد
بس توبه شايسته بر سنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم
بر بوي بهار تو از غيب دميد آمد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است