کتابخانه فارسی
/
ديوان شمس
/
غزليات - قسمت سوم
/
شماره ٣٣٦: هست ما را هر زماني از نگار راستين
شماره ٣٣٦: هست ما را هر زماني از نگار راستين
هست ما را هر زماني از نگار راستين
لقمه اي اندر دهان و ديگري در آستين
اين حد خوبي نباشد اي خدايا چيست اين
هيچ سروي اين ندارد خوش قد و بالا است اين
اين چنين خورشيد پيدا چونک پنهان مي شود
او چنين پنهان ز عالم از براي ماست اين
جمع خواهد آن بت و تنهاروان خود ديگرند
هر کجا خوبي بود او طالب غوغاست اين
شمس تبريز ار چه جاني گر چو جان پنهان شوي
بر دلم تهمت نشيند کز کجا برخاست اين
جستجو در مطالب سایت