کتابخانه فارسی
/
ديوان شمس
/
غزليات - قسمت سوم
/
شماره ٤٠١: آمد آمد در ميان خوب ختن
شماره ٤٠١: آمد آمد در ميان خوب ختن
آمد آمد در ميان خوب ختن
هر دو دستت را بشو از جان و تن
داد شمشيري به دست عشق و گفت
هرچ بيني غير من گردن بزن
اندر آب انداز الا نوح را
هر که باشد خوب و زشت و مرد و زن
هر که او اندر دل نوح است رست
هر که در پستي است در دريا فکن
جستجو در مطالب سایت