اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان شمس / غزليات - قسمت چهارم / شماره ٦١١: دوش همه شب دوش همه شب

شماره ٦١١: دوش همه شب دوش همه شب

دوش همه شب دوش همه شب
گشتم من بر بام افندي
آخر شب شد آخر شب شد
خوردم مي از جام افندي
شير و شکر را شمس و قمر را
مايه ببخشد نام افندي
نور دو عالم عشق قديمي
دولت مرغان دام افندي
شير روان شد خوش ز بيانش
شير سيه شد رام افندي
کام ملوکان جايزه گيري
جايزه بخشي کام افندي
کعبه جان ها روي مليحش
پخته عالم خام افندي
گر الفي و سابق حرفي
محو شو اندر لام افندي
نور بود او نار نمايد
خاص بود خود عام افندي
بس کن بس کن کس نتواند
که بگزارد وام افندي

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است