اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان هاتف اصفهاني / گزيده اشعار رشحه(دختر هاتف اصفهاني) / غزل

غزل

جفا و جور تو عمري بدين اميد کشيدم
که بينم از تو وفايي گذشت عمر و نديدم
سزاي آن که تو را برگزيدم از همه عالم
ملامت همه عالم ببين چگونه شنيدم
اگرچه سست بود عهد نيکوان اما
به سست عهديت اي مه نديدم و نشنيدم
دلم شکستي و عهد تو سنگدل نشکستم
ز من بريدي و مهر از تو بي وفا نبريدم
زدي به تيغ جفايم فغان که نيست گناهي
جز اينکه بار جفايت به دوش خويش کشيدم
تهي نگشت ز زهر غم تو ساغر عيشم
از آن زمان که شراب محبت تو چشيدم
کنون ز ريزش ابر عطاش رشحه چه حاصل
چنين که برق غمش سوخت کشتزار اميدم
ز جام عشق چو بيخود شدم چه جاي شرابم
ز مدح شاه چو سر خوش شدم چه جاي نبيدم
ضياء السلطنه خاتون روزگار که گويد
سپهر بر درش از بهر سجده باز خميدم

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است