حضرت دانيال گويد: خضابِ ريش پوشش کارها است. اگر بيند سر و رويش را خضاب مي کرد و خضابش رنگ نمي گرفت، دليل که ظاهر حال را به مردمان نمايد. اگر بيند خضابش رنگ گرفت، دليل که حالش نيکو گردد. محمد بن سيرين گويد: اگر بيند خضاب به چيزها مي کرد، دليل که مردم او را منکر شوند که او خود را به کارهاي محال و ناپسنديده دهد.چ اگر بيند خضابش نيکو رنگ گرفت، دليل که حالتش پوشيده شد. اگر بيند دست و پاي خويش را به حنا خضاب مي بست، دليل که مال از دست رفته باز آيد. اگر بيند هر دو دست و پاي خويش را خضاب بست، دليل که فرزندان يابرادران خود را بيارايد، به آرايشي که خلاف دين و شريعت بود. ابراهيم کرماني گويد: اگر بيند کف دست خود خضاب مي کرد، دليل که در طلب معيشت رنجور گردد. اگر بيند که هر دو دست خود به خضاب نگاه مي کرد، دليل که خداوندِ مکر و حيله بود در کسب و عمل خود. اگر بيند دست او بهم شده است، دليل که او را عزيزي بميرد يا خود هلاک شود. اگر بيند دست و پاي را چون زنان خضاب کرد، دليل که در ترس و بيم عظيم افتد. اگر اين خواب را زني بيند او را خرمي و شادي بود، زيرا که اين خضاب کردن ايشان رسم بود. اگر بيند که هر دو دست و پاي او بنفش بود، دليل که در کسب و کار حيله کند. اسماعيل بن اشعث گويد: اگر مردي بين دست و پاي خود خضاب کرد، دليل که کاري کند که مردمان بر وي افسوس کنند و بخندند. اگر بيند سرانگشتان را خضاب کرد، دليل که تسبيح کند. اگر بيند هر دو دست را به خضاب کردن نقش ميکرد، دليل که با دوستان مکر و حيله بازد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: خضاب کردن در خواب بر چهار وجه است. اول: کار ناشايسته بي حاصل. دوم: آرايش حال دنيا. سوم: طلب جاه. چهارم: معروف شدن به دروغ گفتم
الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و هـ ی