منوچهر مطيعي تهراني گويد : اسکلت و بدنه هر دستگاهي را که آن دستگاه از اجزا مختلف تشکيل يافته باشد شاسي مي نامند. شاسي کلمه اي است که از زبان انگليسي به زبان ما آمده و پذيرفته شده و تقريبا هويت فارسي گرفته چرا که کلمه مجرد ديگري نداريم به جاي آن بگذاريم مگر اين که کلمه اي مرکب ايجاد کنيم. از اين نوع در فارسي زياد يافت مي شود. به هر حال راديو، تلويزيون، اتومبيل و غيره شاسي دارند اگر زني در روياي خود شاسي با تعريفي که شد ببيند آن شاسي شوهر اوست و اگر مردي در خواب شاسي ببيند شغل و حرفه اوست و کاري است که زندگيش بر مبناي انجام آن کار اداره مي شود و معاشش فراهم مي آيد. اين تعبير بر قبول اين مسئله انجام مي گيرد که قوام زن به شوهرش است و قوام مرد بر حرفه و کار شرافتمندانه اي که انجام مي دهد و زندگيش را اداره مي کند. اگر زني شاسي خالي ببيند، مثل شاسي تلويزيون يا راديو خواب او توجه مي دهد که شوي آن زن نيازمند توجه است. اگر مردي در خواب ببيند که شاسي اتومبيل يا کاميون دارد و آن شاسي نو است و تازه از کارخانه بيرون آمده خواب او از بهبود کارش خبر مي دهد و اگر آن شاسي شکسته و معيوب باشد نقصي در کار و حرفه اش به وجود مي آيد که مطلوب نيست. سوار شدن بر شاسي کاميون يا اتومبيل بدون اتاق و داشتن شاسي راديو، تلويزيون و يخچال و از اين قبيل مسئوليتي است که به رموز انجام آن کار و مسئوليت آگاه نيستيد و اقدام به کاري است که اطمينان نداريد بتوانيد از عهده برآييد به زبان ديگر خامي و ناپختگي است. ساختن شاسي ايجاد کار است و پياده کردن آن تخريب کار مربوط به خود بيننده خواب
الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و هـ ی