مجله علمی خبری اینفو
معنی نام کاویان
كاويان: كاوياني، منسوب به كاوه (شخصيت اساطيري شاهنامه)، + ك كاوه.
معنی نام کریم
كريم: 1- بخشنده، سخاوتمند؛ 2- از نامها و صفات خداوند؛ 3- از صفات قرآن؛ 4- (در قديم) گرانبها و ارزشمند و بزرگوار؛ 5- (اَعلام) کریم خان زند، شاه ایران [1165-1193 قمری] و بنیانگذار سلسلهي زند، که خود را وکیلالرعایا لقب داده بود و در پایتختش شیراز، بناهای زیبایی (ارگ، بازار، حمام و مسجد) به وجود آورد.
معنی نام کسری
كسري(كسرا): (معرب از فارسيِ خسرو)؛ (اَعلام) عنوان هر يك از پادشاهان ساساني. + ( خسرو.
معنی نام کمال
كمال : (عربي) 1- آخرين حد چيزي، نهايت، بسياري؛ 2- سرآمد بودن در داشتن صفتهاي خوب، بيعيب و نقص بودن، كامل بودن؛ 3- خردمندي و دانايي، فرزانگي، درايت؛ كاملترين و بهترين صورت و حالت هر چيز؛ 4- (در تصوف) رسيدنِ سالك به مقام محو؛ 5- (در فلسفه) صورت و حد طبيعي هر چيز؛ 6- (اَعلام) 1) کمال اصفهانی: (= کمالالدین اسماعیل)؛ 2) کمال خجندی (=کمالالدین خجندی)، خ کمالالدین. 2- 1) و2)
معنی نام کُمیل
كُميل: (عربي) 1- كامل، تمام؛ 2- (اَعلام) کمیل ابن زیاد: [قرن اول هجری] مسلمان عرب، از اصحاب و هواداران حضرت علی(ع)، که به فرمان حجاج ابن یوسف کشته شد. دعای کمیل به او منسوب است.
معنی نام کنعان
كنعان : (عبري) 1- طبق تورات كنعان به معني «حليم و بردبار» است؛ 2- (اَعلام) 1) سرزميني در ميان رود اردن، درياي مديترانه و بحرالميت، مطابق فلسطين قديم؛ 2) نام چهارمين پسر حام.
معنی نام کوروش (کورش)
كوروش(کورش) : 1- به نقل از« یوستی» [از مستشرقین] کوروش از کلمه ی «کورو» به معنی خور یا خورشید؛ 2- به نقل از بعضی منابع از ریشه ی بابلی به معنی چوپان؛ 3- (اَعلام) نام سه تن از شاهان ایران از سلسلهي هخامنشي 1) كوروش اول: شاه انشان (ایلام) [قرن 7 پیش از میلاد]، نیای کوروش بزرگ، که پس از تسخیر سرزمینش به وسیلهي آشور بانیپال، خراجگزار وی شد [639 پیش از میلاد]. 2) کوروش بزرگ: شاه [559-530 پیش از میلاد] و بنیانگذار شاهنشاهی ایران. او آخرین شاه ماد را برانداخت [550 پیش از میلاد] ولیدی [547 پیش از میلاد] و بابل [540 پیش از میلاد] را تسخیر کرد. 3) کوروش کوچک: پسر داریوش دوم، مدعی برادر خود اردشیر دوم در جانشینی پدر. در سال 401 پیش از میلاد به یاری مزدوران یونانی روانهي جنگ با اردشیر شد، ولی از او شکست خورد و کشته شد.
معنی نام کوشا
كوشا: [از كوش + ا (پسوند فاعلي و صفت مشبهه)]،آن كه بسيار تلاش و كوشش ميكند، ساعي، تلاشگر.
معنی نام کوشان
كوشان: (از كوش (كوشيدن) + ان (پسوند صفت فاعلي))، 1- (= کوشا)، كوشا؛ 2- (اَعلام) نام قوم و سرزميني.
معنی نام کوشیار
كوشيار : (= گوشيار)، [از گوش (نام فرشته) + يار (پسوند مبدل «داد» به معني داده)]، 1- روي هم به معني دادهي فرشته؛ [گونهي ديگر اين واژه (گوشيار) در برخي منابع فارسي «نگهبان چهار پايان» معني شده است]. 2-(اَعلام) کوشیار گیلانی [قرن 4و5 هجری] ریاضیدان و اخترشناس ایرانی، از مردم گیلان، مؤلف زیج جامع، کتاب اسطرلاب، الابعاد والاجرام، فی اصول حسابالهند.