اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان امير خسرو / غزليات - بخش دوم / شماره ٦٥: دل رفت و آرزوي تو از دل نمي شود

شماره ٦٥: دل رفت و آرزوي تو از دل نمي شود

دل رفت و آرزوي تو از دل نمي شود
دل پاره گشت و درد تو زائل نمي شود
مه مي شود مقابل روي تو هر شبي
يک روز با رخ تو مقابل نمي شود
رويم زر است و بر در تو خاک مي کنم
وصل تو کيمياست که حاصل نمي شود
شد اشک من حمايل گردون ز دست تو
دستم به گردن تو حمايل نمي شود
بنشسته ام به غم که ز عشق تو خاستن
با آنکه جان همي شودم، دل نمي شود
دل منزل غم آمد و از رهزنان هجر
يک کاروان صبر به منزل نمي شود
خسرو در اوفتاد به غرقاب آرزو
چون کشتي مراد به ساحل نمي شود

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است