کتابخانه فارسی
/
ديوان امير خسرو
/
غزليات - بخش دوم
/
شماره ٢٠٦: تو رفته اي و ز تو نامه اي به من نرسد
شماره ٢٠٦: تو رفته اي و ز تو نامه اي به من نرسد
تو رفته اي و ز تو نامه اي به من نرسد
چگونه قصه دردم به مرد و زن نرسد؟
دلم که مي پرد اندر هواي تو مرغي ست
که از وطن برود، باز در وطن نرسد
مرا کشي و نپوشي به عيب من دامن
شهيد را چه تفاوت، اگر کفن نرسد
گرفت گريه من دامن تو، مسکين چشم
اگر ز يوسف ما بوي پيرهن نرسد
چنان همي رود اشکم که گر گشايي تير
به چشم من رسد، اما به اشک من نرسد
بماند در شکن گيسوي تو دل، هشدار
که آتش دل خسرو بدان شکن نرسد
جستجو در مطالب سایت