اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان امير خسرو / غزليات - بخش سوم / شماره ٣٨٠: جهاني به خواب خوشست و من از غم به بيداري

شماره ٣٨٠: جهاني به خواب خوشست و من از غم به بيداري

جهاني به خواب خوشست و من از غم به بيداري
خورد هر کس آب خوش دل من به خونخواري
شب از غم بود صد سالم همه شب ز غم ناله
نباشد چنين حالم گرم دل کند ياري
گو کنم چو کم کاري هواي چون تو ياري
جفا کن کنون باري که ميرم به دشواري
زدي غمزه و هر دم نمايي رخ و لب هم
چه بخشي کنون مرهم که زخمي زدي کاري
چو بر کنگرش جو جو ترا جلوه بايد نو
رگ جانم ببرد خسرو کمندت به دست آري

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است