اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان خواجوي کرماني / غزليات - قسمت اول / شماره ٣٣٧: يار ثابت قدم اينک ز سفر باز آمد

شماره ٣٣٧: يار ثابت قدم اينک ز سفر باز آمد

يار ثابت قدم اينک ز سفر باز آمد
وگر از پاي درافتاد بسر باز آمد
ظاهر آنست کزين پس گهر ارزان گردد
که چو دريا شد و چون کان گهر باز آمد
آنکه در رسته بازار وفا زر مي زد
در رخ خويش نظر کرد و ز زر باز آمد
گر چه طوطي ز شکر نيک بتنگ آمده بود
دگر از آرزوي تنگ شکر باز آمد
بلبل مست نگر باز که چون باد بهار
بهواي سمن و سنبل تر باز آمد
شمع کومجلس اصحاب منور مي داشت
با دلي تافته و سوز جگر باز آمد
خاکساري که شدآب رخش از گريه برود
همچو آتش شد و چون باد سحر باز آمد
مدتي گر بضرورت ز نظر غايب گشت
مفکنيدش ز نظر چون به نظر باز آمد
هر که او را قدمي بود چو خواجو را ديد
گفت کان يار قدم دار دگر باز آمد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است