اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان شيخ بهايي / غزليات / شماره ٧: دگر از درد تنهايي، به جانم يار مي بايد

شماره ٧: دگر از درد تنهايي، به جانم يار مي بايد

دگر از درد تنهايي، به جانم يار مي بايد
دگر تلخ است کامم، شربت ديدار مي بايد
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصيحت گوش کردن را دل هشيار مي بايد
مرا اميد بهبودي نماندست، اي خوش آن روزي
که مي گفتم: علاج اين دل بيمار مي بايد
بهائي بارها ورزيد عشق، اما جنونش را
نمي بايست زنجيري، ولي اين بار مي بايد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است