کتابخانه فارسی
/
ديوان صائب
/
غزليات - قسمت پنجم
/
شماره ٧٠٨: اگر ز چهره داغم نقاب بردارند
شماره ٧٠٨: اگر ز چهره داغم نقاب بردارند
اگر ز چهره داغم نقاب بردارند
جهانيان نظر از آفتاب بردارند
چنان مکن که به حال خودت گذارد عشق
نه دوستي است که دست از کباب بردارند
ز چشم شور تماشاييان مشو غافل
که رنگ نشأه ز روي شراب بردارند
ز شرم وصل شدم آب دوستان چه شدند
که نخل موم من از آفتاب بردارند
اگر به مجلس روحانيان رسي صائب
بگو که قسمت ما را شراب بردارند
جستجو در مطالب سایت