اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان اشعار منصور حلاج / غزل ها / شماره ٢٦: عشق است آتشي که بيکدم جهان بسوخت

شماره ٢٦: عشق است آتشي که بيکدم جهان بسوخت

عشق است آتشي که بيکدم جهان بسوخت
در قصر دل فتاد و روان شاه جان بسوخت
گفتي ز عقل در مگذر راه دين سپر
کو عقل و دين که عشق هم اين و همان بسوخت
اي فتنه زمانه و اي فتنه زمين
جانم مسوز ورنه زمين و زمان بسوخت
من خود شناسمت که ز انوار عارضت
يک شعله برفروخت يقين و گمان بسوخت
گفتي نوازمت چو بسازي بسوز عشق
والله در اين اميد توان جاودان بسوخت
عشق تو آتش است و دل بنده سوخته
آتش فتاده سوخته دل را روان بسوخت
جان حسين از غم عشقت بسوخت ليک
هرگز دلت نسوخت که آن ناتوان بسوخت

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است