اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان اشعار منصور حلاج / غزل ها

غزل ها

  • شماره ١: اي دور مانده از حرم خاص کبريا
  • شماره ٢: آن ما حي جلالت و حامي دين حق
  • شماره ٣: دامن همت برافشان اي دل از کبر و ريا
  • شماره ٤: گوهر درج جلالت ماه برج سلطنت
  • شماره ٥: من حسين وقت و نااهلان يزيد و شمر من
  • شماره ٦: دلا تا کي پزي سودا درون گنبد خضرا
  • شماره ٧: ز درد جور آن دلبر مکن اي دل شکايتها
  • شماره ٨: اي صفات کبريايت برتر از ادراک ما
  • شماره ٩: شه من بدرد عشقت بنواز جان ما را
  • شماره ١٠: گشت مسلم ز عشق ملک معاني مرا
  • شماره ١١: چون تو جان مني اي جان چکنم جان و جهانرا
  • شماره ١٢: دلا اگر نفسي ميزني بصدق و صفا
  • شماره ١٣: زندگاني بي رخ دلبر نميبايد مرا
  • شماره ١٤: دواي درد دل خسته ام بکن يارا
  • شماره ١٥: اي سوخته ز آتش عشقت جگر مرا
  • شماره ١٦: هر دم بناز ميکشد آن نازنين مرا
  • شماره ١٧: اي بر دل شکسته ز درد تو داغها
  • شماره ١٨: اي آنکه جانم سوختي با داغ محنت بارها
  • شماره ١٩: اي روي دلارايت آتش زده در جانها
  • شماره ٢٠: بصدر صفحه دولت کجا رسد اصحاب
  • شماره ٢١: زهره ام ساقي و مه جام مدام است امشب
  • شماره ٢٢: تا بکي ناله و فرياد که آن يار کجاست
  • شماره ٢٣: خلق عالم بجمالت نگرانند اي دوست
  • شماره ٢٤: الا اي کعبه دولت مرا خاک سر کويت
  • شماره ٢٥: خسته هجر گشته ام با تو وصالم آرزوست
  • شماره ٢٦: عشق است آتشي که بيکدم جهان بسوخت
  • شماره ٢٧: تا عشق توام بدرقه راه حجاز است
  • شماره ٢٨: واي که از حال من دلبرم آگاه نيست
  • شماره ٢٩: ايکه جز حسن رخت پيرايه آفاق نيست
  • شماره ٣٠: من دلي دارم که در وي جز خيال يار نيست
  • شماره ٣١: هر که شد بنده عشق تو ز خلق آزاد است
  • شماره ٣٢: منم و شورش و غوغا ز غمت تا بقيامت
  • شماره ٣٣: جانم بلب رسيد چو جانان من برفت
  • شماره ٣٤: تا چند ز ديدار تو مهجور توان زيست
  • شماره ٣٥: چهره ات شمع شب افروزي خوش است
  • شماره ٣٦: عيد در موسم نوروز بسي روح افزاست
  • شماره ٣٧: کدام جان گرامي که مبتلاي تو نيست
  • شماره ٣٨: اي لعل دلپذير تو سرمايه حيات
  • شماره ٣٩: نور جمال روي تو در آفتاب نيست
  • شماره ٤٠: ما را نماند ميل شکر با دهان دوست
  • شماره ٤١: روئي است روي دوست که هيچش نظير نيست
  • شماره ٤٢: دوش از حضور تو دل ما خوش سرور داشت
  • شماره ٤٣: درد عشقت دامن جانم گرفت
  • شماره ٤٤: ترک من بار ديگر راه جفا پيش گرفت
  • شماره ٤٥: اي باد صبحدم گذري کن بکوي دوست
  • شماره ٤٦: رفتي و ياد تو ز دل ريش من نرفت
  • شماره ٤٧: اين چه داغي است که از هجر تو بر جان من است
  • شماره ٤٨: بيک لطيفه که دوشينه ذوالجلال انگيخت
  • شماره ٤٩: گر در هلاک من بود الحق رضاي دوست
  • شماره ٥٠: کنون که کشور خوبي بنام تست اي دوست
  • شماره ٥١: جان من بي رخ تو جانم سوخت
  • شماره ٥٢: مرا چو کعبه دولت حريم خانه اوست
  • شماره ٥٣: بيا که جان من از داغ انتظار بسوخت
  • شماره ٥٤: عيد شد قافله را عزم حرم ساختني ست
  • شماره ٥٥: رنجورم و شفاي دلم جز حبيب نيست
  • شماره ٥٦: دوست از حال دل آشفتگان آگاه نيست
  • شماره ٥٧: اگر برد سوي دارالقرار ما را دوست
  • شماره ٥٨: اي راحت جان از نفس روح فزايت
  • شماره ٥٩: کدام دل که گرفتار و مبتلاي تو نيست
  • شماره ٦٠: بقاي عمر در اين خاکدان فاني نيست
  • شماره ٦١: مرا جز تو بعالم هيچکس نيست
  • شماره ٦٢: دست همت بر جهان خواهم فشاند
  • شماره ٦٣: بر روي دل افروزت هر کو نظر اندازد
  • شماره ٦٤: چو اهل دل بطواف تو عزم ره سازند
  • شماره ٦٥: چو عاشقان حرم کعبه لقا جويند
  • شماره ٦٦: بخت چون بنمود راهم جانب دلدار خود
  • شماره ٦٧: دوش چشم جانم از ديدار شه پرنور بود
  • شماره ٦٨: جان فداي آنکه ما را بي مهابا ميکشد
  • شماره ٦٩: دوستان جان مرا جانب جانان آريد
  • شماره ٧٠: عاشقان جان و دل خويش بدلدار دهيد
  • شماره ٧١: بي نشان گردم اگر از تو نشاني نرسد
  • شماره ٧٢: اهل دل با درد عشق او ز درمان فارغند
  • شماره ٧٣: از من خبر بجانب جانان که ميبرد
  • شماره ٧٤: گر پريچهره مه پيکر من باز آيد
  • شماره ٧٥: مرا ز مدرسه عشقت بخانقاه کشيد
  • شماره ٧٦: گر ترا عشوه چنان شيوه چنين خواهد بود
  • شماره ٧٧: نگار من چو بلعل شکر نثار آيد
  • شماره ٧٨: دلم هواي چنان سرو نازنين دارد
  • شماره ٧٩: صبا رسيد در او بوي يار نيست چه سود
  • شماره ٨٠: عشاق وفاپيشه اگر محرم مائيد
  • شماره ٨١: بهار و عيد ميآيد که عالم را بيارايد
  • شماره ٨٢: دوست چون خواهد که عاشق هر نفس زاري کند
  • شماره ٨٣: عجب که درد مرا هيچکس دوا سازد
  • شماره ٨٤: مه گلچهره من چون ز سفر بازآيد
  • شماره ٨٥: نفخه سنبل گلچهره من ميآيد
  • شماره ٨٦: نگار سرو قد گلعذار من آمد
  • شماره ٨٧: کسي که شيفته روي آن صنم باشد
  • شماره ٨٨: علاج عاشق مسکين حبيب ميداند
  • شماره ٨٩: يک لحظه مرا بي رخت آرام نباشد
  • شماره ٩٠: سلطان نگر که پرسش درويش ميکند
  • شماره ٩١: دردا که دوست هيچ رعايت نميکند
  • شماره ٩٢: دلبر برفت و درد دلم را دوا نکرد
  • شماره ٩٣: نظر کنيد که آن شهسوار ميگذرد
  • شماره ٩٤: اگر طريقه تو جمله ناز خواهد بود
  • شماره ٩٥: خرم دل آن کس که تمناي تو دارد
  • شماره ٩٦: چون شب و روز مرا از تو عنايت باشد
  • شماره ٩٧: دوش از جمال دوست شبم روز گشته بود
  • شماره ٩٨: سلام من سوي آن شاه سرفراز بريد
  • شماره ٩٩: دل هميشه تکيه بر فضل الهي ميکند
  • شماره ١٠٠: رندان که مقيمان خرابات الستند
  • شماره ١٠١: هر که را سلطان ما بيچارگي روزي کند
  • شماره ١٠٢: عاشقان چون با خيال يار خود پرداختند
  • شماره ١٠٣: سحرگه باد نوروزي چو از گلزار ميآيد
  • شماره ١٠٤: بر آستان خرابات عشق مستانند
  • شماره ١٠٥: صباح عيد ز بهر صبوح برخيزند
  • شماره ١٠٦: ز شست عشق چو تير بلا روان کردند
  • شماره ١٠٧: عيد است و حريفان ز مي عشق خرابند
  • شماره ١٠٨: دلا بنال که ياران نازنين رفتند
  • شماره ١٠٩: امير قافله کوس رحيل زد اي يار
  • شماره ١١٠: زهي بوعده وصل تو جان ما مسرور
  • شماره ١١١: ترا ز حال من زار مبتلا چه خبر
  • شماره ١١٢: چشم عاشق کش او کشت مرا بار دگر
  • شماره ١١٣: اي خسرو خوبان لبت از شهد شيرين کاره تر
  • شماره ١١٤: سينه خلوتخانه يار است خالي کن ز غير
  • شماره ١١٥: اگر طريقه آن دلرباست عشوه و ناز
  • شماره ١١٦: بيار ساقي گلرخ شراب ناب امروز
  • شماره ١١٧: بگذار تا بميرم بر خاک آستانش
  • شماره ١١٨: بچشم او نظر ميکن دلا در ماه رخسارش
  • شماره ١١٩: خوشا جاني که بستاند بدست خويش جانانش
  • شماره ١٢٠: اين منم ره يافته در مجلس سلطان خويش
  • شماره ١٢١: اگر تو محرم عشقي مگوي اسرارش
  • شماره ١٢٢: دلي که عشق حقيقي کند سرافرازش
  • شماره ١٢٣: ديوانه گشتم بي آن پريوش
  • شماره ١٢٤: اي ستمگر که نداري خبر از بيدل خويش
  • شماره ١٢٥: در کشتنم ار بود رضايش
  • شماره ١٢٦: سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده بگوش
  • شماره ١٢٧: شوريده کرد حالم لعل شکر نثارش
  • شماره ١٢٨: دوست در خانه و ما را خبري نيست دريغ
  • شماره ١٢٩: عيد است و موسم گل و هنگام طرف باغ
  • شماره ١٣٠: اي ناوک بلاي ترا سينه ها هدف
  • شماره ١٣١: تافت بر جان و دلم انوار عشق
  • شماره ١٣٢: ميبرد قد تو از سرو خرامان رونق
  • شماره ١٣٣: عزيزان وفاپيشه مبارکباد اين منزل
  • شماره ١٣٤: اي غمزه ات کشيده خدنگي بکين دل
  • شماره ١٣٥: ز حد گذشت فراق تو اي فرشته خصال
  • شماره ١٣٦: اي که با سوز غم عشق تو مي سازد دل
  • شماره ١٣٧: چون تيره گشت روزم بي آن چراغ محفل
  • شماره ١٣٨: گر من سر از نشيمن دنيا برآورم
  • شماره ١٣٩: تا من خيال عارض تو نقش بسته ام
  • شماره ١٤٠: ما که در باديه عشق تو سرگردانيم
  • شماره ١٤١: من آن آشفته مستم که آنساعت که برخيزم
  • شماره ١٤٢: دل بيچاره ام گم شد بکوي يار ميجويم
  • شماره ١٤٣: منم که با تو زماني وصال مي بينم
  • شماره ١٤٤: بوئي ز گلستان تو ما چون بشنيديم
  • شماره ١٤٥: قفل در ما بستي و پندار تو ديديم
  • شماره ١٤٦: اي گشته مست عشقت روز الست جانم
  • شماره ١٤٧: رضا دادم بعشق او اگر غارت کند جانم
  • شماره ١٤٨: وقت آنست که ما جانب ميخانه شويم
  • شماره ١٤٩: من آشفته و شيدا چو تمناي تو دارم
  • شماره ١٥٠: دو ديده بر سر راه اميد ميدارم
  • شماره ١٥١: چو قدر دلبر و آداب عشق ما دانيم
  • شماره ١٥٢: من کيستم که طالب ديدار او شوم
  • شماره ١٥٣: روزي که من بداغ غمت از جهان روم
  • شماره ١٥٤: اي شهريار حسن ترا تا شناختيم
  • شماره ١٥٥: تو پادشاه و من از بندگان درگاهم
  • شماره ١٥٦: در راه شهرستان جان از عشق شه رهبر کنم
  • شماره ١٥٧: ساقي بزم خاص شه آمد که خماري کنم
  • شماره ١٥٨: گرد زمين و آسمان من سالها گرديده ام
  • شماره ١٥٩: ز روي لطف اگر اي مه شبي آئي بمهمانم
  • شماره ١٦٠: ما سر بر آستان در يار مي نهيم
  • شماره ١٦١: اي از فروغ روي تو روشن سراي چشم
  • شماره ١٦٢: وقتي نظر بطلعت منظور داشتم
  • شماره ١٦٣: بي تو چون طره تو حال مشوش دارم
  • شماره ١٦٤: گر چه از دست غمت حال پريشان دارم
  • شماره ١٦٥: در نامه حديث دل درويش نويسم
  • شماره ١٦٦: تا بسوداي تو از راه دراز آمده ايم
  • شماره ١٦٧: ما اي صنم هواي تو از سر گرفته ايم
  • شماره ١٦٨: من که بر جان و دل از درد تو داغي دارم
  • شماره ١٦٩: شکيبم از رخ جانان نمي شود چکنم
  • شماره ١٧٠: ما بار تن ز کوي وصال تو مي بريم
  • شماره ١٧١: نبودم يکنفس طاقت که چشم از يار بربندم
  • شماره ١٧٢: ياري که ز جان دوسترش داشته بودم
  • شماره ١٧٣: ما جگرسوختگان با غم دلدار خوشيم
  • شماره ١٧٤: گر برود هزار جان با غم عشق او خوشم
  • شماره ١٧٥: سرگشته در اين باديه تا چند بپوئيم
  • شماره ١٧٦: بيا بيا که من اندر جهان ترا دارم
  • شماره ١٧٧: شبي اگر بکشد درد آرزوي توام
  • شماره ١٧٨: با درد غم عشق تو درمان نشناسم
  • شماره ١٧٩: تا خاک صفت معتکف آن سر کويم
  • شماره ١٨٠: در ره عشق تو با درد و الم ساخته ايم
  • شماره ١٨١: گذشت عمر و خلاص از محن نمييابم
  • شماره ١٨٢: دو چشم کز هوس روي دوست تر داريم
  • شماره ١٨٣: چمن شکفته و گلها ببار مي بينم
  • شماره ١٨٤: مراد خاطر خود در جهان نمي يابم
  • شماره ١٨٥: الا اي طاير سدره نشيمن
  • شماره ١٨٦: اي دل از وحشت سراي دار گيتي کن کران
  • شماره ١٨٧: ماه من چون آگهي از ناله شبهاي من
  • شماره ١٨٨: اي سر کويت بلاي روضه رضوان من
  • شماره ١٨٩: از باده دوشينت بس بيخبريم اي جان
  • شماره ١٩٠: با کس حديث عشق تو گفتن نمي توان
  • شماره ١٩١: نتوان لعل فرح بخش ترا جان گفتن
  • شماره ١٩٢: بازم به نازي شاد کن اي نازنين دلدار من
  • شماره ١٩٣: اگر چه شد دل ريشم ز دست هجر تو خون
  • شماره ١٩٤: دور از رخ تو زيستن اي جان نميتوان
  • شماره ١٩٥: اي رخت آرام جان عاشقان
  • شماره ١٩٦: اي فاش کرده عشق تو راز نهان من
  • شماره ١٩٧: بدين کرشمه بهر جانبي نگاه مکن
  • شماره ١٩٨: باختيار نگشتم ز کوي دوست برون
  • شماره ١٩٩: اي غم سوداي تو خلوت نشين جان من
  • شماره ٢٠٠: يارب مه تابان من يا نور رباني است اين
  • شماره ٢٠١: روزي اگر گذار تو افتد بخاک من
  • شماره ٢٠٢: اي در همه عالم پنهان تو و پيدا تو
  • شماره ٢٠٣: جان خود قربان به تيغ جان ستانش ميکنم
  • شماره ٢٠٤: باز آتشي در جان من زد عشق شورانگيز تو
  • شماره ٢٠٥: بيا در بزم عشق اي دل حريف درد جانان شو
  • شماره ٢٠٦: بر جگر آبم نماند از آتش سوداي او
  • شماره ٢٠٧: پاي خيال سست شد در طلب وصال تو
  • شماره ٢٠٨: اي دل و جان عاشقان شيفته لقاي تو
  • شماره ٢٠٩: اي که در ظاهر مظاهر آشکارا کرده اي
  • شماره ٢١٠: گفته اي اليوم اکملت لکم دين الهدي
  • شماره ٢١١: اي وجودت مظهر اسماي حسني آمده
  • شماره ٢١٢: اي ز ما و من شده فاني بهنگام شهود
  • شماره ٢١٣: دست بختم کوته است از دامن وصلت که هست
  • شماره ٢١٤: ديده متاع قلب مرا صد هزار عيب
  • شماره ٢١٥: ساقي بيار جامي زان باده شبانه
  • شماره ٢١٦: اي گنج سوداي ترا کنج دلم ويرانه
  • شماره ٢١٧: دوش خوردم از شراب عشق او پيمانه
  • شماره ٢١٨: اي آنکه در ديار دلم خانه کرده اي
  • شماره ٢١٩: اي همچو جان سوي بدن ناگه بر ما آمده
  • شماره ٢٢٠: گر ماه من بتابد از بام تا بخانه
  • شماره ٢٢١: باز اين چه فتنه است که آغاز کرده اي
  • شماره ٢٢٢: بازم اي دوست چرا از نظر انداخته اي
  • شماره ٢٢٣: ما را چو عهد خويش فراموش کرده اي
  • شماره ٢٢٤: اي ز دردت عاشقان خسته درمان يافته
  • شماره ٢٢٥: دلا از جان روان بگذر اگر جوياي جاناني
  • شماره ٢٢٦: دلا تا کي ز ناداني همه نقش جهان بيني
  • شماره ٢٢٧: گر تو روي دل خود آينه سيما بيني
  • شماره ٢٢٨: اي دل چه پاي بسته بند علايقي
  • شماره ٢٢٩: از دست شر نفس از آن روي ايمني
  • شماره ٢٣٠: ايکه در اقليم دلها حاکم و سلطان توئي
  • شماره ٢٣١: گر عشق ازل بدرقه راه نبودي
  • شماره ٢٣٢: فرخنده زماني که تو ديدار نمائي
  • شماره ٢٣٣: اگر تو عاشق حسني چرا وابسته جاني
  • شماره ٢٣٤: بشارت باد اي عاشق که يار آمد بمهماني
  • شماره ٢٣٥: بار ديگر فتنه اي در انس و جان انداختي
  • شماره ٢٣٦: اي عشق منم از تو سرگشته و سودائي
  • شماره ٢٣٧: چه حذر کنم ز مردن که توام بقاي جاني
  • شماره ٢٣٨: رخ خويش اگر نمائي دل عالمي ربائي
  • شماره ٢٣٩: بيا ايکه جانرا مداوا توئي
  • شماره ٢٤٠: دوش مرا رخ نمود دلبر روحانئي
  • شماره ٢٤١: رواني نقد جان درباز اگر سوداي ما داري
  • شماره ٢٤٢: جانم بسوخت از غم و بي غم نميکني
  • شماره ٢٤٣: اي کاشکي غم تو نصيب دلم شدي
  • شماره ٢٤٤: هر جا که هست چون تو گلي سرو قامتي
  • شماره ٢٤٥: ايکاش در هواي تو من خاک گشتمي
  • شماره ٢٤٦: اگر شبي ز جمالت نقاب بگشائي
  • شماره ٢٤٧: تو که شاه ملک حسني و سرير و جاه داري
  • شماره ٢٤٨: شبي از روي دلداري اگر ديدار بنمائي
  • شماره ٢٤٩: نظر بحال دل خسته ام نمي فکني
  • شماره ٢٥٠: من آنکسم که ندارم بجز گنه کاري
  • شماره ٢٥١: اي سروناز رونق بستان ما توئي
  • شماره ٢٥٢: بسته ام دل بغم عشق پري رخساري
  • شماره ٢٥٣: بيا بيا و مترسان مرا ز جانبازي
  • شماره ٢٥٤: روزم چو شب تيره شد از درد جدائي
  • شماره ٢٥٥: مرا تا کي ز هجرانت بسوزد جان به تنهائي
  • شماره ٢٥٦: گفتم دلا ببين که جفاي که ميکشي
  • شماره ٢٥٧: قد رعنا رخ زيبا لب شيرين داري
  • شماره ٢٥٨: حيف آيدم که چون تو نگار پريوشي
  • شماره ٢٥٩: اي در اقليم معاني زده کوس شاهي
  • شماره ٢٦٠: آه که از ره کرم يار نکرد يارئي
  • شماره ٢٦١: تا ز حسن خويش عکسي در جهان انداختي
  • شماره ٢٦٢: دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گوئي
  • شماره ٢٦٣: اي دوست سعي کن که بدست آوري دلي
  • شماره ٢٦٤: اگر بگوشه چشمي بسوي ما نگري
  • شماره ٢٦٥: جان و جهان فدايت اي آنکه به ز جاني
  • شماره ٢٦٦: راه اگر سوي خرابات مغان دريابي
  • شماره ٢٦٧: خجسته عيد من آندم که چهره بگشائي
  • شماره ٢٦٨: خرم از درد توام زانرو که درمانم توئي
  • شماره ٢٦٩: هر دم ز پس پرده دل و دين بربائي
  • شماره ٢٧٠: اي سرو ناز رونق بستان عالمي
  • شماره ٢٧١: گلي نازک ز گلزار معاني
  • شماره ٢٧٢: اي دل چه شد که خشک و تر غم بسوختي




جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است