اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان هلالي جغتايي / غزل ها / شماره ١٥٦: زان پيشتر که جانان ناگه ز در درآيد

شماره ١٥٦: زان پيشتر که جانان ناگه ز در درآيد

زان پيشتر که جانان ناگه ز در درآيد
از شادي وصالش، ترسم که: جان برآيد
ناصح بصبر ما را بسيار خواند، ليکن
ما عاشقيم و از ما اين کار کمتر آيد
اي ترک شوخ، باري، در سر چه فتنه داري؟
کز شوخي تو هردم صد فتنه بر سر آيد
جز عکس خود، که بيني، ز آيينه گاه گاهي
مثل تو ديگري کو، تا در برابر آيد؟
گفتي که: با تو يارم، آه! اين دروغ گفتي
ور زانکه راست باشد کي از تو باور آيد؟
برگرد شمع رويت پروانه شد هلالي
يک بار، گر براني، صد بار ديگر آيد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است