اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان عرفي شيرازي / غزليات / شماره ٢٣٧: چه گرميست که در سر شراب مي سوزد

شماره ٢٣٧: چه گرميست که در سر شراب مي سوزد

چه گرميست که در سر شراب مي سوزد
چه آتشست که در ديده آب ميسوزد
کسي که برق محبت در او زند آتش
ز تاب سايه او آفتاب ميسوزد
کنون که آتش مي جمع شد بآتش حسن
مپوش چهره که ناگه نقاب ميسوزد
مرا چه جرم که آتش فتد بزهد وصلاح
که اين متاع ز برق شباب ميسوزد
يکيست آتش وآب حيات در وقتي
که گرمي جگر تشنه آب ميسوزد
ز روي گرم وفا باز ميجهد برقي
که در عنان صبوري شتاب ميسوزد
خداي را بنشانيد آتش عرفي
که توبه کرد وز شوق شراب ميسوزد

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است