اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / مواعظ سعدي / غزليات

غزليات

  • شماره ١: ثنا و حمد بي پايان خدا را
  • شماره ٢: ما قلم در سر کشيديم اختيار خويش را
  • شماره ٣: اي که انکار کني عالم درويشان را
  • شماره ٤: غافلند از زندگي مستان خواب
  • شماره ٥: دريغ صحبت ديرين و حق ديد و شناخت
  • شماره ٦: اي يار ناگزير که دل در هواي تست
  • شماره ٧: درد عشق از تندرسيت خوشترست
  • شماره ٨: آن را که جاي نيست همه شهر جاي اوست
  • شماره ٩: آن به که چون مني نرسد در وصال دوست
  • شماره ١٠: به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
  • شماره ١١: از جان برون نيامده جانانت آرزوست
  • شماره ١٢: هر که هر بامداد پيش کسيست
  • شماره ١٣: خوشتر از دوران عشق ايام نيست
  • شماره ١٤: چون عيش گدايان به جهان سلطنتي نيست
  • شماره ١٥: صبحدمي که برکنم، ديده به روشناييت
  • شماره ١٦: تن آدمي شريفست به جان آدميت
  • شماره ١٧: نادر از عالم توحيد کسي برخيزد
  • شماره ١٨: ذوق شراب انست، وقتي اگر بباشد
  • شماره ١٩: دنيي آن قدر ندارد که برو رشک برند
  • شماره ٢٠: نه هر چه جانورند آدميتي دارند
  • شماره ٢١: بيفکن خيمه تا محمل برانند
  • شماره ٢٢: اگر خداي نباشد ز بنده اي خشنود
  • شماره ٢٣: شرف نفس به جودست و کرامت به سجود
  • شماره ٢٤: بسيار سالها به سر خاک ما رود
  • شماره ٢٥: وقت آنست که ضعف آيد و نيرو برود
  • شماره ٢٦: از صومعه رختم به خرابات برآريد
  • شماره ٢٧: تا بدين غايت که رفت از من نيامد هيچ کار
  • شماره ٢٨: ره به خرابات برد، عابد پرهيزگار
  • شماره ٢٩: گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
  • شماره ٣٠: گر مرا دنيا نباشد خاکداني گو مباش
  • شماره ٣١: هر که با يار آشنا شد گو ز خود بيگانه باش
  • شماره ٣٢: صاحبا عمر عزيزست غنيمت دانش
  • شماره ٣٣: اي روبهک چرا ننشيني به جاي خويش
  • شماره ٣٤: برخيز تا تفرج بستان کنيم و باغ
  • شماره ٣٥: عمرها در سينه پنهان داشتيم اسرار دل
  • شماره ٣٦: دوش در صحراي خلوت گوي تنهايي زدم
  • شماره ٣٧: بر سر آنم که پاي صبر در دامن کشم
  • شماره ٣٨: در ميان صومعه سالوس پر دعوي منم
  • شماره ٣٩: باد گلبوي سحر خوش مي وزد خيز اي نديم
  • شماره ٤٠: ما اميد از طاعت و چشم از ثواب افکنده ايم
  • شماره ٤١: ساقيا مي ده که ما دردي کش ميخانه ايم
  • شماره ٤٢: خرما نتوان خوردن ازين خار که کشتيم
  • شماره ٤٣: خداوندي چنين بخشنده داريم
  • شماره ٤٤: تو پس پرده و ما خون جگر مي ريزيم
  • شماره ٤٥: برخيز تا به عهد امانت وفا کنيم
  • شماره ٤٦: برخيز تا طريق تکلف رها کنيم
  • شماره ٤٧: خلاف راستي باشد، خلاف راي درويشان
  • شماره ٤٨: عشقبازي چيست سر در پاي جانان باختن
  • شماره ٤٩: اي به باد هوس درافتاده
  • شماره ٥٠: آستين بر روي و نقشي در ميان افکنده اي
  • شماره ٥١: شبي در خرقه رندآسا، گذر کردم به ميخانه
  • شماره ٥٢: چو کسي درآمد از پاي و تو دستگاه داري
  • شماره ٥٣: يارب از ما چه فلاح آيد اگر تو نپذيري
  • شماره ٥٤: هر روز باد مي برد از بوستان گلي
  • شماره ٥٥: اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي
  • شماره ٥٦: پاکيزه روي را که بود پاکدامني
  • شماره ٥٧: اگر لذت ترک لذت بداني
  • شماره ٥٨: ياري آنست که زهر از قبلش نوش کني
  • شماره ٥٩: مبارک ساعتي باشد که با منظور بنشيني
  • شماره ٦٠: مقصود عاشقان دو عالم لقاي تست
  • شماره ٦١: منزل عشق از جهاني ديگرست
  • شماره ٦٢: فلک با بخت من دايم به کينست
  • شماره ٦٣: روي در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟
  • شماره ٦٤: هر کسي در حرم عشق تو محرم نشود
  • اين غزل در تذکره مرآت الخيال امير عليخان سودي به نام شيخ سعدي است:




جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است