اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان سيف فرغاني / غزلها

غزلها

  • شماره ١: مباد دل ز هواي تو يک زمان خالي
  • شماره ٢: ايا بدور تو از مثل تو جهان خالي
  • شماره ٣: اي پسته دهانت شيرين و انگبين لب
  • شماره ٤: مرغ دلم صيد کرد غمزه چون تير او
  • شماره ٥: لب گل در تبسم آمد باز
  • شماره ٦: عاشقان روي يار از وصل و هجران فارغند
  • شماره ٧: ايا سلطان عشق تو نشسته بر سرير دل
  • شماره ٨: هرکه در عشق نميرد ببقايي نرسد
  • شماره ٩: نگار من که بلب جان دهد جهاني را
  • شماره ١٠: اي چو انجم جيش حسنت بي عدد
  • شماره ١١: اي غم عشق تو برده ز دل ما تنگي
  • شماره ١٢: اي لبت را خواص جان دادن
  • شماره ١٣: مرا باز اتفاق افتاد عشق سرو بالايي
  • شماره ١٤: اي زمان همچون مکان گشته حجاب روي تو
  • شماره ١٥: اندر ره تو دل چه بود جان چه قدر دارد
  • شماره ١٦: از جمال تو مگر نيست خبر سلطانرا
  • شماره ١٧: اي باغ نيکويي گل روي ترا چمن
  • شماره ١٨: اگر خورشيد و مه نبود برين گردون مينايي
  • شماره ١٩: زهي خورشيد را داده رخ تو حسن و زيبايي
  • شماره ٢٠: دلارامي که حيرانم من از حسن جهانگيرش
  • شماره ٢١: زهي جهان شده روشن بآفتاب جمالت
  • شماره ٢٢: آن کو بدر تو سر نهاده است
  • شماره ٢٣: چو برقع ز رخ برگشايي بميرم
  • شماره ٢٤: عشق از هستي کس عين و اثر نگذارد
  • شماره ٢٥: سوي صحرا شو دمي اي دوست با ما در بهار
  • شماره ٢٦: اگر خورشيد و مه نبود سعادت با درويش را
  • شماره ٢٧: اختر از خدمت قمر دور است
  • شماره ٢٨: دلبر ما کهربا بر دست بست
  • شماره ٢٩: حسن تو بر ماه لشکر مي کشد
  • شماره ٣٠: اگرچه راه بسي بود تا من از آتش
  • شماره ٣١: درين سخن صفت حسن يار چون گنجد
  • شماره ٣٢: گر نور حسن نبود رو کي چو ماه باشد
  • شماره ٣٣: شکري بجان خريدم زلب شکرفروشت
  • شماره ٣٤: ز کويي کآنچنان ماهي برآيد
  • شماره ٣٥: دل کنون زنده بجان نيست که جانان اينجاست
  • شماره ٣٦: در رخت مي نگرم جلوه گه جان اينجاست
  • شماره ٣٧: چو روي تو از حسن رنگين شده
  • شماره ٣٨: طوطي روح که دامش قفس ناسوتست
  • شماره ٣٩: روي از خلق بگردان که بحق راه اينست
  • شماره ٤٠: اي (که) تو جان جهاني و جهان جاني
  • شماره ٤١: اي سازگار با همه با من نساختي
  • شماره ٤٢: اي دوست بي تو ما را اندر جهان چه خوشي
  • شماره ٤٣: گر دست دوست وار در آري بگردنم
  • شماره ٤٤: نگارا با رخ خوبت نه من تنها هوس دارم
  • شماره ٤٥: اي ز رويت پرتوي مرآفرينش را تمام
  • شماره ٤٦: زنده دل نبود کسي کو ذوق درويشان نداشت
  • شماره ٤٧: الا اي شمع دل را روشنايي
  • شماره ٤٨: مرا که روي (تو) بايد بگلستان چه کنم
  • شماره ٤٩: فتنه خفته ز چشم مست تو بيدار شد
  • شماره ٥٠: ايا بحسن چو شيرين بملک چون پرويز
  • شماره ٥١: اي دريغا کز وصال يار ما را رنگ نيست
  • شماره ٥٢: هرکرا داد سعادت بلقاي تو نويد
  • شماره ٥٣: سعادت دل دهد آنرا که چون تو دلستان باشد
  • شماره ٥٤: مست عشقت بخود نيايد باز
  • شماره ٥٥: ايا چو فصل بهار از رخت جهانرا زين
  • شماره ٥٦: الا اي بچهره گلستان من
  • شماره ٥٧: اي عشق تو داده روح را مي
  • شماره ٥٨: اين حسن و آن لطافت در حور عين نباشد
  • شماره ٥٩: اي نرگس تو مست و لب تو شراب رنگ
  • شماره ٦٠: تا چه معنيست در آن روي جهان آرايش
  • شماره ٦١: اي خجل از روي خوبت آفتاب
  • شماره ٦٢: آخر اي سرو قد سيب زنخدان تا چند
  • شماره ٦٣: تو مي روي و مرا نقش تست در ديده
  • شماره ٦٤: دوست سلطان و دل ولايت اوست
  • شماره ٦٥: منم امروز دور از مشرب خويش
  • شماره ٦٦: رفتي و نام تو ز زبانم نمي رود
  • شماره ٦٧: اگر بخت و اقبال ياري کند
  • شماره ٦٨: طوطي خجل فرو ماند از بلبل زبانت
  • شماره ٦٩: کسي کو همچو تو جانان ندارد
  • شماره ٧٠: در تن زنده يکي مرده بود زنداني
  • شماره ٧١: در سمن با آن طراوت حسن اين رخسار نيست
  • شماره ٧٢: اي آنکه حسن صورت تو نيست در کسي
  • شماره ٧٣: اي در لب لعل تو شکر تعبيه کرده
  • شماره ٧٤: اي گلستان حسن ترا بنده عندليب
  • شماره ٧٥: هرکس از عشق مي زند نفسي
  • شماره ٧٦: اي در سخن دهانت تنگ شکر گشاده
  • شماره ٧٧: دل شد ز دست و دست بدلبر نمي رسد
  • شماره ٧٨: گرچه از بهر کسي جان نتوان داد ز دست
  • شماره ٧٩: بخت و اقبال خوهي خدمت درويشان کن
  • شماره ٨٠: دلستانا از جهان رسم وفا برداشتي
  • شماره ٨١: اگر چه حد من نبود حديث عشق تو گفتن
  • شماره ٨٢: چو عاشقان تو عيش شبانه مي کردند
  • شماره ٨٣: من تحفه از دل مي کنم نزديک جانان مي برم
  • شماره ٨٤: چو روي تو گل رنگين نديدم
  • شماره ٨٥: تا بکي اين جور کشيدن ز يار
  • شماره ٨٦: اي ترا هرگز نبوده ياري از ياران دريغ
  • شماره ٨٧: اي خريداران رويت عاشقان جان فروش
  • شماره ٨٨: روز رخت که غره ماه جمال تست
  • شماره ٨٩: اگر چو خسرو و خاقان سزاي تاج و سريري
  • شماره ٩٠: آنچه ز تست حال من گفت نمي توانمش
  • شماره ٩١: دي يکي گفت که از عشق خبرها دارد
  • شماره ٩٢: دلستاني که بجان نيست امان از چشمش
  • شماره ٩٣: کبر با اهل محبت ناز با اهل نياز
  • شماره ٩٤: دوش ما را از سعادت بود جانان در کنار
  • شماره ٩٥: عاشقم بر تو و بر صورت جان پرور تو
  • شماره ٩٦: اي که در باغ جمالست رخ تو چون گل
  • شماره ٩٧: مقبل آن قومي که با تو عشق دعوي کرده اند
  • شماره ٩٨: بهار آمد و گويي که باد نوروزي
  • شماره ٩٩: از يار اگر چه دور شدي يار از آن تست
  • شماره ١٠٠: کيست درين دور پير اهل معاني
  • شماره ١٠١: چون دل گرفت لشکر سلطان عشق يار
  • شماره ١٠٢: تني داري بسان خرمن گل
  • شماره ١٠٣: در شهر بحسن تو رويي نتوان ديدن
  • شماره ١٠٤: قومي که جان بحضرت جانان همي برند
  • شماره ١٠٥: دلبري کز لطف گويي بر تنش جان غالبست
  • شماره ١٠٦: اي چون تو نبوده گل در هيچ گلستاني
  • شماره ١٠٧: بيناست چشم جان من از ديدن آن ماه رو
  • شماره ١٠٨: برنگ خود نيم زآن رو وزآن مو
  • شماره ١٠٩: اي رفته رونق از گل روي تو باغ را
  • شماره ١١٠: اي مه و خور بروي تو محتاج
  • شماره ١١١: جانم از عشقت پريشاني گرفت
  • شماره ١١٢: جرعه يي مي نخورده از دستش
  • شماره ١١٣: حديث عشق در گفتن نيايد
  • شماره ١١٤: دي بامداد آن صنم آفتاب روي
  • شماره ١١٥: چون برآمد آفتاب از مشرق پيراهنش
  • شماره ١١٦: ما فتنه بر توايم و تويي فتنه بر سخن
  • شماره ١١٧: همچو من وصل ترا هيچ سزاواري هست
  • شماره ١١٨: اي شاه حسنت را مدد از کبرياي خويشتن
  • شماره ١١٩: مي سزد گر جان دهم چون دلستاني يافتم
  • شماره ١٢٠: نگار من چو اندر من نظر کرد
  • شماره ١٢١: اي جمال تو رشک حورالعين
  • شماره ١٢٢: بچشم مست خود آن را که کرده اي نظري
  • شماره ١٢٣: چو هيچ مي نکني التفات با ما تو
  • شماره ١٢٤: چنان عشقش پريشان کرد ما را
  • شماره ١٢٥: در دل عاشق اگر قدر بود جانانرا
  • شماره ١٢٦: چنين که تو سمري اي پسر بشيريني
  • شماره ١٢٧: اي ز شيريني شده دام مگس
  • شماره ١٢٨: اي خطت سلسله يي بر قمر از عنبر ناب
  • شماره ١٢٩: اي مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان
  • شماره ١٣٠: اي شده حسن ترا پيشه جهان آرايي
  • شماره ١٣١: اي منور بروي تو هر چشم
  • شماره ١٣٢: اي ز عشقت مهر و مه سرگشته در گردون خويش
  • شماره ١٣٣: يار بر من در فشاند از لؤلوي مکنون خويش
  • شماره ١٣٤: اي کوي تو ز رويت بازار گل فروشان
  • شماره ١٣٥: بگشاي لب شيرين بازار شکر بشکن
  • شماره ١٣٦: از نظرت روي ما ماه منور شود
  • شماره ١٣٧: از خرگه تن من دل خيمه زآن برون زد
  • شماره ١٣٨: هم دلبر من با من دلدار شود روزي
  • شماره ١٣٩: مرا از عشق تو دستيست بر دل
  • شماره ١٤٠: اي بر گل روي تو حسد باغ ارم را
  • شماره ١٤١: دل درو بند که دلدارت اوست
  • شماره ١٤٢: اي چشم من از رخ تو روشن
  • شماره ١٤٣: اي شده لعل لب تو شکرافشان در سخن
  • شماره ١٤٤: بر صفحه رخسار تو آنکس که نظر کرد
  • شماره ١٤٥: خمر عشقت خوردم و کردم بمستي کشف راز
  • شماره ١٤٦: باز بر لوح ضمير از وصف روي دلبرم
  • شماره ١٤٧: آفتاب حسن را برج شرف شد روي دوست
  • شماره ١٤٨: اي سر طره تو پاي دلم را زنجير
  • شماره ١٤٩: دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست
  • شماره ١٥٠: اي بزير زلف تو سايه نشين خورشيد و ماه
  • شماره ١٥١: ترا اگر چه فراغت بود ز ياري من
  • شماره ١٥٢: چه مرد عشق تو باشند خودپرستي چند
  • شماره ١٥٣: عشق تو زير و زبر دارد دلم
  • شماره ١٥٤: بپوش آن رخ و دلربايي مکن
  • شماره ١٥٥: بخت من از تست شور اي بت شيرين دهن
  • شماره ١٥٦: دل زنده بدرد عشق باشد
  • شماره ١٥٧: گر جمله شهر صورت و روي نکو بود
  • شماره ١٥٨: بغير دوست نداند کسي که من چه کسم
  • شماره ١٥٩: دلم بوسه زآن لعل نوشين خوهد
  • شماره ١٦٠: هم کوي تو از جهان برونست
  • شماره ١٦١: خط نورست بر آن تخته پيشاني تو
  • شماره ١٦٢: اي همه هستي مبر در خود گمان نيستي
  • شماره ١٦٣: دين و دنيا از آن من باشد
  • شماره ١٦٤: ترا من دوست دارم تا جهان هست
  • شماره ١٦٥: تا نقش تو هست در ضميرم
  • شماره ١٦٦: تويي که عارض رخسار دلستان داري
  • شماره ١٦٧: اي دوستر از جانم زين بيش مرنجانم
  • شماره ١٦٨: اندرين شهر دلم سرو رواني دارد
  • شماره ١٦٩: روي تو که ماه را خجل دارد
  • شماره ١٧٠: ايا بحسن رخت را لواي سلطاني
  • شماره ١٧١: همه جان و دلست دلبر من
  • شماره ١٧٢: ماه دو هفته را نبود نور روي دوست
  • شماره ١٧٣: مرا گر دولتي باشد که روزي با تو بنشينم
  • شماره ١٧٤: مشکلست اين که کسي را بکسي دل برود
  • شماره ١٧٥: نظر کن روي آن دلبر ببين شمع
  • شماره ١٧٦: اگر شبي ز وصال تو کام برگيرم
  • شماره ١٧٧: سزد که صبر کنم بر فراق دلبر خويش
  • شماره ١٧٨: چو شود کز سر جرمم بکرم برخيزي
  • شماره ١٧٩: اي نو عروس حسن ترا آفتاب روي
  • شماره ١٨٠: بدل چه پند دهم تا دل از تو برگيرد
  • شماره ١٨١: نه اهل دل بود آن کو دل از دلبر بگرداند
  • شماره ١٨٢: شمع خورشيد که آفاق منور دارد
  • شماره ١٨٣: از پسته تنگ خود آن يار شکر بوسه
  • شماره ١٨٤: نام تو گر بر زبان رانم زبانم خوش شود
  • شماره ١٨٥: اي جان من ز جوهر عشقت خزينه يي
  • شماره ١٨٦: اي کرده بعشق تو دل پرورش جانها
  • شماره ١٨٧: خورشيد مني بروي پرنور
  • شماره ١٨٨: باغ را گرچه برخ کرد بهشت آيين گل
  • شماره ١٨٩: چو بيند روي تو اي نازنين گل
  • شماره ١٩٠: باز دريافتن دوست مرا چون خورشيد
  • شماره ١٩١: مرا بغير تو اندر جهان دگر کس نيست
  • شماره ١٩٢: دلارامي که همچون مه بشب بينند ديدارش
  • شماره ١٩٣: چه دلبري که رخ تست در گلستان ماه
  • شماره ١٩٤: زهي با صورت خوبت تعلق اهل معني را
  • شماره ١٩٥: اي بلبل جانم (را) از روي تو گلزاري
  • شماره ١٩٦: بيک نظر دل خلقي همي برد يارم
  • شماره ١٩٧: از آن شکر که تو در پسته دهان داري
  • شماره ١٩٨: عاشق روي تو از کوي تو نايد در بهشت
  • شماره ١٩٩: هلال حسن بعهد رخ تو يافت کمال
  • شماره ٢٠٠: من ز عشق تو رستم از غم خويش
  • شماره ٢٠١: نگارا تا ترا ديدم دل اندر کس نمي بندم
  • شماره ٢٠٢: اي گل روي تو برده رونق گلزارها
  • شماره ٢٠٣: عشق تو مرا ز من برآورد
  • شماره ٢٠٤: ز دلبران همه شهر دل پذير تويي
  • شماره ٢٠٥: چو حسن روي تو آوازه در جهان انداخت
  • شماره ٢٠٦: آنکس که بهر نام تو از جان زيان نکرد
  • شماره ٢٠٧: پيغام روي تو چو ببردند ماه را
  • شماره ٢٠٨: فرامش کرد جان تو تماشاگاه اعلي را
  • شماره ٢٠٩: زهي ز خنده شيرينت شرمسار شکر
  • شماره ٢١٠: بخود نظر کن اگر مي خوهي که جان بيني
  • شماره ٢١١: آن دلارامي که آرامي نباشد با منش
  • شماره ٢١٢: تبارک الله از آن روي دلستان که تراست
  • شماره ٢١٣: اي مشک و عنبر شمه يي از بوي تو
  • شماره ٢١٤: اي خورده روح از جام عشقت باده يي
  • شماره ٢١٥: اي بگرد خرمن تو خوشه چين خورشيد و ماه
  • شماره ٢١٦: گر دست رسد روزي در پات سرافشانم
  • شماره ٢١٧: ما را دليست سوخته آتش طلب
  • شماره ٢١٨: ترا من دوست ميدارم چو بلبل مر گلستانرا
  • شماره ٢١٩: اي که شاهان جهانند گدايان درت
  • شماره ٢٢٠: اي که شيريني تو شور در آفاق افگند
  • شماره ٢٢١: گرچه جان مي دهم از آرزوي ديدارش
  • شماره ٢٢٢: اي که لبت منبع آب بقاست
  • شماره ٢٢٣: گر درد عشق در دل و در جان اثر کند
  • شماره ٢٢٤: من مي روم و دلم بر تست
  • شماره ٢٢٥: مرا چندانکه در سر ديده باشد
  • شماره ٢٢٦: نور رخ تو قمر ندارد
  • شماره ٢٢٧: عاشقانرا مي دهد دايم نشان از روي دوست
  • شماره ٢٢٨: هر دم دلم ز عشق تو افغان برآورد
  • شماره ٢٢٩: ما دل براي دوست ز جان برگرفته ايم
  • شماره ٢٣٠: شبي از مجلس مستان برآمد ناله چنگش
  • شماره ٢٣١: من از خداي جهان عمر ميخوهم چندان
  • شماره ٢٣٢: تعالي الله چه رويست آن بنزهت چون گلستاني
  • شماره ٢٣٣: تويي سلطان ملک حسن و چون من صد گدا داري
  • شماره ٢٣٤: دلم بربود دوش آن نرگس مست
  • شماره ٢٣٥: کسي که عشق نورزد مگو که جان دارد
  • شماره ٢٣٦: آن نگاري کو رخ گلرنگ داشت
  • شماره ٢٣٧: گر عيب کني که زار مي نالم
  • شماره ٢٣٨: اي ايمن آفتاب رخت از زوال حسن
  • شماره ٢٣٩: اي که اندر چشم مستت فتنه دارد خوابگاه
  • شماره ٢٤٠: اي نور ديده ديده ز (روي) تو نور يافت
  • شماره ٢٤١: دل نميرد تا ابد گر عشق باشد جان دل
  • شماره ٢٤٢: اي رخ تو شاه ملک دلبري
  • شماره ٢٤٣: عشق اسلامست و ديگر کافري
  • شماره ٢٤٤: دلا با عشق کن پيمان و مي رو
  • شماره ٢٤٥: چو کرد زلف تو پيرامن قمر حلقه
  • شماره ٢٤٦: اي که نام اشنوده باشي خسرو پرويز را
  • شماره ٢٤٧: اي نامه نو رسيده از يار
  • شماره ٢٤٨: کسي کو غم عشق جانان نداشت
  • شماره ٢٤٩: دل حظ خويشتن ز رخ يار برگرفت
  • شماره ٢٥٠: غنچه چون کرد تبسم سوي صحرا نرويم
  • شماره ٢٥١: اي ستم کرده هميشه با وفاداران خويش
  • شماره ٢٥٢: دل ز غمت زنده شد اي غم تو جان دل
  • شماره ٢٥٣: مرا تا دل شد اندر کار رويت
  • شماره ٢٥٤: بهشت روح شد گلزار رويت
  • شماره ٢٥٥: دلرا چو کرد عشق تهي و فرو نشست
  • شماره ٢٥٦: بتي که بر همه خوبان امير خواهد بود
  • شماره ٢٥٧: اي زآفتاب رويت مه برده شرمساري
  • شماره ٢٥٨: يار دل بر بود و از من روي پنهان کردو رفت
  • شماره ٢٥٩: مرا کرد بيچاره در کار او
  • شماره ٢٦٠: اي که با من مهربان صد کينه در دل داشتي
  • شماره ٢٦١: گر چه وصلت نفسي مي ندهد دست مرا
  • شماره ٢٦٢: ترکيست يارمن که نداند کس از گلش
  • شماره ٢٦٣: زکوي دوست بادي بر من افتاد
  • شماره ٢٦٤: اي هما سايه قدم از در من بازمگير
  • شماره ٢٦٥: آنکوبتست زنده بجانش چه حاجتست
  • شماره ٢٦٦: چو دست و روي بشويي ودر نماز شوي
  • شماره ٢٦٧: هر که يک شکر از آن پسته دهان بستاند
  • شماره ٢٦٨: اي که در باغ نکويي بتو نبود مانند
  • شماره ٢٦٩: گشت روي زمين چو صحن بهشت
  • شماره ٢٧٠: تا چند بر اميد روم در سراي يار
  • شماره ٢٧١: اي زروي تو مه و خور را مدد
  • شماره ٢٧٢: اي رفته دور از برما چون نيامدي
  • شماره ٢٧٣: دولت نيافت هر که طلب کار ما نبود
  • شماره ٢٧٤: آن نکو روي که روي ازنظرم پنهان داشت
  • شماره ٢٧٥: اي اهل دل زلعل تو کرده غذاي روح
  • شماره ٢٧٦: بيا که بي تو مرا کار برنمي آيد
  • شماره ٢٧٧: چنان بوصل تو ميليست خاطر مارا
  • شماره ٢٧٨: آنجا که جاي دوست بود من نمي رسم
  • شماره ٢٧٩: زمهر روي تواي سرو ماه پيشاني
  • شماره ٢٨٠: کسي کو عشق بازد بارخ تو
  • شماره ٢٨١: نسخه عشق تو بر رق دلم مسطورست
  • شماره ٢٨٢: در شهر اگر زماني آن خوش پسر برآيد
  • شماره ٢٨٣: اي نکو رو مشو از اهل نظر پوشيده
  • شماره ٢٨٤: اي چو جان صورت خود را ز نظر پوشيده
  • شماره ٢٨٥: اي بنور رخ تو روي قمر پوشيده
  • شماره ٢٨٦: زهي صيت حسن تو عالم گرفته
  • شماره ٢٨٧: چو شدبخنده شکر بار پسته دهنش
  • شماره ٢٨٨: مجلس انس ترا چون محرم راز آمدم
  • شماره ٢٨٩: اي برده آب روي من ازعشق تو درآتشم
  • شماره ٢٩٠: اي برده رويت آب مه ازمهر تو درآتشم
  • شماره ٢٩١: در حضرت تو کآنجاسلطان کند غلامي
  • شماره ٢٩٢: ماه سعادتم را باشد شب تمامي
  • شماره ٢٩٣: دل چون بجان نظر فگند جاي عشق تست
  • شماره ٢٩٤: گر عاشقي فدا کن در ره عشق جان را
  • شماره ٢٩٥: عشقم دليل شد بسوي دوست راه ديدم
  • شماره ٢٩٦: زهي از زلف تو جان حلقه در گوش
  • شماره ٢٩٧: اي عارض و خط تو شده صبح و شام چشم
  • شماره ٢٩٨: گر کسي را حسد آيد که ترا مي نگرم
  • شماره ٢٩٩: مبداء عشق ز جاييست که نيز آنجا را
  • شماره ٣٠٠: عشق تو دردست و درمانش تويي
  • شماره ٣٠١: آن عاشقي که طعمه عشق تو جان اوست
  • شماره ٣٠٢: اي توانگر چو (ن) گدايانت بدر باز آمدم
  • شماره ٣٠٣: کفر عشقت مي کند منع از مسلماني مرا
  • شماره ٣٠٤: اي نبرده وصل تو روزي بمهماني مرا
  • شماره ٣٠٥: اي لبت نوشين زمن نيش فراقت دور دار
  • شماره ٣٠٦: بنده عشق توام زآن پادشاهي مي کنم
  • شماره ٣٠٧: اي بچشم دل نديده روي يار خويش را
  • شماره ٣٠٨: عقل در کفر و دين سخن گويد
  • شماره ٣٠٩: دي مرا گفت آن مه ختني
  • شماره ٣١٠: اي مرا ناديده کرده عاشق ديدار خويش
  • شماره ٣١١: عشق تو در مخزن جانم نهاد اسرار خويش
  • شماره ٣١٢: اي لب لعل ترا بنده بجان شيريني
  • شماره ٣١٣: اي گرفته زحديث تو جهان شيريني
  • شماره ٣١٤: خوبان رعيت اند وتويي پادشاهشان
  • شماره ٣١٥: اين خيل دلبران که تويي پادشاهشان
  • شماره ٣١٦: رفتي و دل ربودي يکشهر مبتلا را
  • شماره ٣١٧: کي بنگرد برحمت چشم خوش تو ما را
  • شماره ٣١٨: اي پسته دهانت نرخ شکر شکسته
  • شماره ٣١٩: اي صبا قصه عشاق بر يار بگو
  • شماره ٣٢٠: اي سيم بر زکات تن وجان خويش را
  • شماره ٣٢١: هرچند ديده هرگز رويت نديده باشد
  • شماره ٣٢٢: بر صفحه رخسار تو آنکس که نظر کرد
  • شماره ٣٢٣: پيغام روي تو چو ببردند ماه (را)
  • شماره ٣٢٤: ترکيست يار من که نداند کس از گلشن
  • شماره ٣٢٥: بمهر و مه نگرم بي تو هر زمان چه کنم
  • شماره ٣٢٦: يار در شيريني از شکر گذشت
  • شماره ٣٢٧: ديدن روي تو را محرم نباشد چشم ما
  • شماره ٣٢٨: اي غم عشق تو چون مي طرب افزاي دگر
  • شماره ٣٢٩: اي گنج غم نهاده بويرانه دلم
  • شماره ٣٣٠: گربشنوي که ناله کند دردمند عشق
  • شماره ٣٣١: اي که رنگي نديده از رويت
  • شماره ٣٣٢: اي گشته نهان از من پيدات همي جويم
  • شماره ٣٣٣: چون ترا ميل و مرا ازتو شکيبايي نيست
  • شماره ٣٣٤: اي چو فرهاد دلم عاشق شيرين لبت
  • شماره ٣٣٥: از تو تا کي حال ما باشد چنين
  • شماره ٣٣٦: خداوندا نگارم را بمن ده
  • شماره ٣٣٧: دل در غم چون تو بي وفايي
  • شماره ٣٣٨: بي تو داني حالم اي جان چون بود
  • شماره ٣٣٩: مرا در دل غم جان مي نگنجد
  • شماره ٣٤٠: تويي که زلف و رخت رو بکفر و دين دارد
  • شماره ٣٤١: مدتي شد که من از عشق تو سودا دارم
  • شماره ٣٤٢: اي از خمار چشم تو آشوب در جهان
  • شماره ٣٤٣: من چو از جان شده ام عاشق آن روي نکو
  • شماره ٣٤٤: اي همچو من بسي را عشق تو زار کشته
  • شماره ٣٤٥: باسر زلف تو صعبست مسلمان بودن
  • شماره ٣٤٦: اي پيش تو ماه آسمان خيره
  • شماره ٣٤٧: اي بدل کرده آشنايي را
  • شماره ٣٤٨: دوشم اسباب عيش نيکو بود
  • شماره ٣٤٩: اي درسر من از لب ميگون تو مستي
  • شماره ٣٥٠: ترا بصحبت ما سر (فر) ونمي آيد
  • شماره ٣٥١: گرخوش کند لب تو دهانم ببوسه يي
  • شماره ٣٥٢: مرا گفت دل چون چنين يار داري
  • شماره ٣٥٣: در آن زمان که دلم ميل با جمالي داشت
  • شماره ٣٥٤: اي بت پسته دهن وقت تو چون نامت خوش
  • شماره ٣٥٥: کسي که همچو تو ازلب شکر فروش بود
  • شماره ٣٥٦: اي رخ خوب تو آفتاب جهان سوز
  • شماره ٣٥٧: مرا بنزد تو بهر نشست جايي ني
  • شماره ٣٥٨: زهي بالعل ميگونت شکر هيچ
  • شماره ٣٥٩: زهي بالعل تو شهد و شکر هيچ
  • شماره ٣٦٠: روز عمرم بزوال آمد وشب نيز رسيد
  • شماره ٣٦١: بکوش تا بنشينيم يک نفس با هم
  • شماره ٣٦٢: اي دل از دوست جان دريغ مدار
  • شماره ٣٦٣: شرم دارد آفتاب ازروي تو
  • شماره ٣٦٤: آن زماني که ترا عزم سفر خواهدبود
  • شماره ٣٦٥: دلبرم عزم سفرکردو روان خواهدشد
  • شماره ٣٦٦: با رخ خوب تو قمر چه بود
  • شماره ٣٦٧: روي پنهان کن که آرام دل ازمن مي بري
  • شماره ٣٦٨: عاشقان را در ره عشق آرميدن شرط نيست
  • شماره ٣٦٩: چون کنم اي جان مرااز چون تو ياري چاره نيست
  • شماره ٣٧٠: آه درد مرا دوا که کند
  • شماره ٣٧١: دلبرا عشق تو نه کار منست
  • شماره ٣٧٢: اي فغان بي دلان از چشم شوخ شنگ تو
  • شماره ٣٧٣: نگارا بارعشقت رادل وجان برنمي تابد
  • شماره ٣٧٤: اي غمت همنشين بيداران
  • شماره ٣٧٥: اکنون که شد دل من در عشق يار بسته
  • شماره ٣٧٦: در دل از عشق کسي گر خار خارت اوفتد
  • شماره ٣٧٧: بتي که ازلب او ذوق جان همي يابم
  • شماره ٣٧٨: روزي آن روي چو خورشيد وبر و خال چوشب
  • شماره ٣٧٩: مرد محنت نيستي با عشق دمسازي مکن
  • شماره ٣٨٠: زبار عشق توام طالب سبکساري
  • شماره ٣٨١: دلم از وصل تو اي طرفه پسر نشکيبد
  • شماره ٣٨٢: کيست کاندر دو جهان عاشق ديدار تو نيست
  • شماره ٣٨٣: هرآن نسيم که ازکوي يار برخيزد
  • شماره ٣٨٤: در حلقه زلف تو هر دل خطري دارد
  • شماره ٣٨٥: دل بي رخ خوب تو سر خويش ندارد
  • شماره ٣٨٦: ترا به زمن هم نفس کم نيايد
  • شماره ٣٨٧: شب نيست که خون نبارم ازچشم
  • شماره ٣٨٨: عمر بي روي يار چون باشد
  • شماره ٣٨٩: بي تو بحال عجب همي گذرانم
  • شماره ٣٩٠: مه نکويي زروي او دارد
  • شماره ٣٩١: اي دل فغان که آن بت چالاک مي رود
  • شماره ٣٩٢: دلبرا حسن رخت مي ندهد دستوري
  • شماره ٣٩٣: عذر قدمت بسر توان خواست
  • شماره ٣٩٤: جانا بيک کرشمه دل و جان همي بري
  • شماره ٣٩٥: اگر دلست بجان مي خرد هواي ترا
  • شماره ٣٩٦: دلم بسلسله زلف يار در بندست
  • شماره ٣٩٧: تا مرا آن ماه تابان دوستست
  • شماره ٣٩٨: بازم از جور فلک اين دل غمناک پرست
  • شماره ٣٩٩: در کوي عشق هرکه چومن سيم وزر نداشت
  • شماره ٤٠٠: بداد باز مراصحبت نگاري دست
  • شماره ٤٠١: گر بدان خوش پسر رسد دستم
  • شماره ٤٠٢: گرمرا زلفت اوفتد در دست
  • المناجات في التوحيد جل و علا
  • ايضا له في التوحيد
  • شماره ٤٠٥: در گلستان گرنباشد شاهد رعناي گل
  • شماره ٤٠٦: ايا چوحسن بمعني نکو بصورت خوب
  • شماره ٤٠٧: اي ازلب تو مجلس ما پر شکر شده
  • شماره ٤٠٨: نسيم صبح پنداري زکوي يار مي آيد
  • شماره ٤٠٩: نگاري کز رخ چون مه کند بر نيکوان شاهي
  • شماره ٤١٠: غم عشق تو مقبلان را بود
  • شماره ٤١١: دل تندرست گشت چو بيمار عشق شد
  • شماره ٤١٢: ملکست وصل تو بچو من کس کجا رسد
  • شماره ٤١٣: همچون تو دلبري را از بي دلان بريدن
  • شماره ٤١٤: درتو، زهي صورت تو گنج معاني،
  • شماره ٤١٥: دل زدستم شد و دلدار بدستم نامد
  • شماره ٤١٦: خوشا دلي که چو تو دلبرش بدست افتد
  • شماره ٤١٧: دلبرا حسن رخت مي ندهد دستوري
  • شماره ٤١٨: اي جهان ازتو مزين چو بهشت از حوري
  • شماره ٤١٩: چشم تو کوجز دل سياه ندارد
  • شماره ٤٢٠: اي دل تنگ مرا از غم تو جان تازه
  • شماره ٤٢١: تا بعقل وراي خود در راه تو ننهيم پاي
  • شماره ٤٢٢: کجايي اي سر کوي تو از جهان بيرون
  • شماره ٤٢٣: زپسته چون تو بخندي شکر فرو ريزد
  • شماره ٤٢٤: عاشق روي توام از من مپوش آن روي را
  • شماره ٤٢٥: اي سجده کرده پيش جمالت بت چگل
  • شماره ٤٢٦: اي آنکه عشق تو دل جانست وجان دل
  • شماره ٤٢٧: اگر فراق تو زين سان اثر کند روزي
  • شماره ٤٢٨: ايا گرفته مه وآفتاب نور از تو
  • شماره ٤٢٩: چو ماندم (من) زسلطان جهان دور
  • شماره ٤٣٠: شکر لبي که مرا جان دهد بهر خنده
  • شماره ٤٣١: هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست
  • شماره ٤٣٢: هردم از عشق تو حال من دگرگون مي شود
  • شماره ٤٣٣: اي توانگر در خود برمن مسکين بگشاي
  • شماره ٤٣٤: دلي کز وصل جانان بازماند
  • شماره ٤٣٥: نه هرچه عشق توبود از درون برون کردم
  • شماره ٤٣٦: الا اي غمت شادي جان ما
  • شماره ٤٣٧: عشق را حمل بر مجاز مکن
  • شماره ٤٣٨: روز نوروزست وبوي گل همي آرد نسيم
  • شماره ٤٣٩: ايا خلاصه خوبان کراست درهمه دنيي
  • شماره ٤٤٠: آني که کس بخوبي تو من نديده ام
  • شماره ٤٤١: آن توانگر بمعالي که منش درويشم
  • شماره ٤٤٢: گر دوست حق عشق خود ازما طلب کند
  • شماره ٤٤٣: اي لطف تو بسي مرا کار ساخته
  • شماره ٤٤٤: مرا با رخ تو نظر بهر چيست
  • شماره ٤٤٥: بس کور دلست آنکه بجز تو نگرانست
  • شماره ٤٤٦: يار من خسرو خوبان ولبش شيرينست
  • شماره ٤٤٧: اي پسر گر عاشقي دعوي ما ومن مکن
  • شماره ٤٤٨: بروز وصل زهجران يار مي ترسم
  • شماره ٤٤٩: اي مهر ومه رعيت وروي تو پادشاه
  • شماره ٤٥٠: اي خواسته زلعل لب آن نگار بوس
  • شماره ٤٥١: دوش در مجلس ما بود زروي دلبر
  • شماره ٤٥٢: گر او مراست هرچه بخواهم مرا بود
  • شماره ٤٥٣: مهي که از غم عشقش دلم پر ازخونست
  • شماره ٤٥٤: زهي از جمال تو گشته جهان خوش
  • شماره ٤٥٥: اي بکويت عاشقان رانور رويت رهنماي
  • شماره ٤٥٦: نام تو شنيدم رخ خوب تو نديدم
  • شماره ٤٥٧: اي چو خورشيد چشمه يي از نور
  • شماره ٤٥٨: اي گلستان شکفته بنسيم وباران
  • شماره ٤٥٩: اي از چو تو شيرين لبي صد شور در هر انجمن
  • شماره ٤٦٠: مرا که در تن بي قوتست جاني خشک
  • شماره ٤٦١: عاشقان راسوي خود هم خود بود جانان دليل
  • شماره ٤٦٢: مرا که يک نفس از وصل يار سيري نيست
  • شماره ٤٦٣: هان اي نسيم صبح که بويت معطرست
  • شماره ٤٦٤: آنچه عشقت با دل ما مي کند
  • شماره ٤٦٥: ماه پيش رخ تو تاب نداشت
  • شماره ٤٦٦: حق که اين روي دلستان بتو داد
  • شماره ٤٦٧: منم آن کس که عشق يارم کشت
  • شماره ٤٦٨: اي که از سيم خام تن داري
  • شماره ٤٦٩: ما جان فداي آن رخ نيکوش مي کنيم
  • شماره ٤٧٠: اي دل وجانم شده سلطان عشقت را سرير
  • شماره ٤٧١: آن دوست که ما ازآن اوييم
  • شماره ٤٧٢: دل زمن برد آنکه جان را نزد او مقدارنيست
  • شماره ٤٧٣: خرم آن جان که برويت نگراني دارد
  • شماره ٤٧٤: بي تو دل خسته جان نمي خواهد
  • شماره ٤٧٥: کسي که ازلب شيرين تو دهان خوش کرد
  • شماره ٤٧٦: اي سعادت مددي کن که بدان يار رسم
  • شماره ٤٧٧: گر از ره تو بود خاک را گهر دانم
  • شماره ٤٧٨: اي دل ار جانان خوهي جان ترک کن
  • شماره ٤٧٩: از لطف وحسن يارم در جمع گل عذاران
  • شماره ٤٨٠: ما غريبيم وشهر ازآن شماست
  • شماره ٤٨١: اي دل اي دل مهرآن مه ورز وايمان تازه کن
  • شماره ٤٨٢: دلم ببوسه شکر خواست زآن لب چو عقيق
  • شماره ٤٨٣: اي ترا تعبيه درتنگ شکر مرواريد
  • شماره ٤٨٤: ايا نموده دهانت زلعل خندان در
  • شماره ٤٨٥: اي شکسته لب لعل تو بهاي گوهر
  • شماره ٤٨٦: از سر صدق ارکسي بر آستانت سر نهاد
  • شماره ٤٨٧: گشت گرد عالم وبر آستانت سر نهاد
  • شماره ٤٨٨: گرترا بي عشق ازين سان زندگاني بگذرد
  • شماره ٤٨٩: نگارا گرد کوي تو اگر بسيار مي گردم
  • شماره ٤٩٠: اگر بر درگه جانان چو سگ بسيار مي گردم
  • شماره ٤٩١: سوخت عشق تو من شيفته شيدارا
  • شماره ٤٩٢: يار سلطانست ومن در خدمت سلطان خويش
  • شماره ٤٩٣: دل سقيم شفا يابد از اشارت عشق
  • شماره ٤٩٤: بگو بدانکه چون من عشق يار من دارد
  • شماره ٤٩٥: باز آن زمان رسيد که گلزار گل کند
  • شماره ٤٩٦: اي صبا لطفي بکن حالم بجانان عرضه دار
  • شماره ٤٩٧: هرچند لطف عادت آن نازنين بود
  • شماره ٤٩٨: بديدم بر در يار ايستاده
  • شماره ٤٩٩: اي که لعل لب تو آبخور جان منست
  • شماره ٥٠٠: دردمندان غم عشق دوا مي خواهند
  • شماره ٥٠١: نسيم باد بهاري گر اتفاق افتد
  • شماره ٥٠٢: درين تفکرم اي جان که گر فراق افتد
  • شماره ٥٠٣: بياور آنچه دل ما بيکدگر کشدا
  • شماره ٥٠٤: کسي که بار غم عشق آن پسر کشدا
  • شماره ٥٠٥: اي گشته طالع ازرخ تو آفتاب حسن
  • شماره ٥٠٦: از عشق دل افروزم چون شمع همي سوزم
  • شماره ٥٠٧: زخاک کوي توبوي هوا معطر شد
  • شماره ٥٠٨: صحبت جانان بر اهل دل از جان خوشترست
  • شماره ٥٠٩: تو قبله دل وجاني چو روي بنمايي
  • شماره ٥١٠: عشق هرجا رو نمايد کفرها دين مي شود
  • شماره ٥١١: دلم روي چون تو نگارين خوهد
  • شماره ٥١٢: دلبرا عشق تو اندر دل وجان داشتنيست
  • شماره ٥١٣: اي غم تو روغن چراغ ضميرم
  • شماره ٥١٤: ما گداي در جانان نه براي نانيم
  • شماره ٥١٥: سحرگه سوي ما بويي اگر زآن دلستان آيد
  • شماره ٥١٦: گر خوش کنم دهان زلب دلستان خويش
  • شماره ٥١٧: دلبرا من از شراب عشق مخمورم هنوز
  • شماره ٥١٨: چون قهرمان عشق تو با هر که کين کند
  • شماره ٥١٩: عاشقاني که مبتلاي تواند
  • شماره ٥٢٠: شکر اندر پسته پنهان وآب حيوان در شکر
  • شماره ٥٢١: قند خجل مي شود از لب چون شکرش
  • شماره ٥٢٢: ايا عشقت گرفته عالم جان
  • شماره ٥٢٣: اي زياران گشته غافل ازتو خود ياري نيايد
  • شماره ٥٢٤: اي لب لعلت شکرستان من
  • شماره ٥٢٥: مه و خورشيد اگرچه رخ نيکو دارند
  • شماره ٥٢٦: اي زماه ومهر برده گوي دعوي روي تو
  • شماره ٥٢٧: هرگز گلي اندر جهان بي خار نتوان يافتن
  • شماره ٥٢٨: دل برد از من دلبري کآرام دلها مي برد
  • شماره ٥٢٩: تو آن شاهي که سلطانت غلامست
  • شماره ٥٣٠: هرکه يک بار در آن طلعت ميمون نگرد
  • شماره ٥٣١: اي رقعه حسن را رخت شاه
  • شماره ٥٣٢: بکرشمه اگر از عاشق خود جان ببري
  • شماره ٥٣٣: دل عاشق رهين جان نبود
  • شماره ٥٣٤: اي سعادت زپي زينت وزيبايي را
  • شماره ٥٣٥: دلبر من که همه مهر جمالش دارند
  • شماره ٥٣٦: دلا اين يک سخن از من نگه دار
  • شماره ٥٣٧: حسن رخ دوست جهان خوش کند
  • شماره ٥٣٨: اي چون گل نو بتازه رويي
  • شماره ٥٣٩: عاشقم زنده دلي را که تو جانش باشي
  • شماره ٥٤٠: هرچه غير دوست اندر دل همي آيد ترا
  • شماره ٥٤١: عاشق اينجا از براي ديدن يار آمدست
  • شماره ٥٤٢: گل خوش بوي که پار از بر يار آمده بود
  • شماره ٥٤٣: ايا سلطان عشق تو نشسته برسرير دل
  • شماره ٥٤٤: اختر ازخدمت قمر دورست
  • شماره ٥٤٥: گرچه متاع جان بر جانان خطرنداشت
  • شماره ٥٤٦: يار ار بچشم مست سوي ما نظر کند
  • شماره ٥٤٧: اول نظر که سوي تو جانان نظر کند
  • شماره ٥٤٨: عشق تو عالم دل جمله بيکبار گرفت
  • شماره ٥٤٩: ازرخت در نظرم باغ وگلستان آيد
  • شماره ٥٥٠: اي ز زلفت حلقه يي بر پاي دل
  • شماره ٥٥١: بسي گفتم ترا گر ياد باشد
  • شماره ٥٥٢: طريق عشق جانان چيست در درياي خون رفتن
  • شماره ٥٥٣: وقت آن شد که خضر گويد و مردم دانند
  • شماره ٥٥٤: ايا رخت زگريبان قمر برآورده
  • شماره ٥٥٥: بر در تو عاشقان دارند کار
  • شماره ٥٥٦: تويي از اهل معني بازمانده
  • شماره ٥٥٧: ايا بحسن رخت را لواي سلطاني
  • شماره ٥٥٨: زانديشه تو که هست جان در وي
  • شماره ٥٥٩: اي ترا پاي بر سر خورشيد
  • شماره ٥٦٠: چو نيست غير تو کس آفتاب با سايه
  • شماره ٥٦١: اي ماه اختران تو اندر زمين مهند
  • شماره ٥٦٢: اي چو شيرين بدهان پسته بگفتارشکر
  • شماره ٥٦٣: درعشق دوست ازسر جان نيز بگذريم
  • شماره ٥٦٤: اي بي خبر زحسن گلستان روي خويش
  • شماره ٥٦٥: اي زروي خوب تو پشت زمين آراسته
  • شماره ٥٦٦: دوست جز دل نمي پذيرد جاي
  • شماره ٥٦٧: مرا زعشق تو باريست بر دل افتاده
  • شماره ٥٦٨: جانا بيا که مرا جان دريغ نيست
  • شماره ٥٦٩: اي زمعني مر ترا صورت چو جان آراسته
  • شماره ٥٧٠: اي دل ارزنده بعشقي منت جان برمگير
  • شماره ٥٧١: جانست وتن در آتش عشق ودرآب چشم
  • شماره ٥٧٢: جانا زرشک خط تو عنبر در آتش است
  • شماره ٥٧٣: اي شکرلب نظري سوي من مسکين کن
  • شماره ٥٧٤: اي خرد با عشق تو تنگ آمده
  • شماره ٥٧٥: آن روي نگر بدان نکويي
  • شماره ٥٧٦: دلبرا اندوه عشقت شادي جان آورد
  • شماره ٥٧٧: کسي که او بغم عشق مبتلا آمد
  • شماره ٥٧٨: کسي کز دل سخن گويد دمش چون جان اثر دارد
  • شماره ٥٧٩: تا نمودي روي و ديدم گرد چشمت آن مژه
  • شماره ٥٨٠: چو خمر عشق تو خوردم سخن نگيرم باز
  • شماره ٥٨١: نگارا دل همي خواهد که عشقت را نهان دارد
  • شماره ٥٨٢: هرکه او نام تو گويد دم او نور شود




جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است