كي از قابليت هايي كه مرتبط با چاكراي حنجره است، قابليت شنيدن صداهايي است كه مربوط به همه فركانس هاي صوتي موجود در عالم است كه انسان هاي عادي، يا بهتر بگوييم گوش معمولي قادر به شنيدن آن نيست،

 چون گوش فيزيكي ما، محدوده بسيار كوچكي از فركانس هاي صوتي را مي تواند بشنود. حتي در مقايسه با حيوانات، گوش انسان از قابليت شنيداري كمتري برخودار است و برخي از حيوانات، فركانس هاي ريز و درشت بيشتري را نسبت به انسانها درك و فهم مي كنند. گوش جادويي، قابليتي است كه با توسعه چاكراي حنجره بدست مي آيد. قابليتي است كه مختص انسان هاي بزرگ و روح هاي بسيار متعالي است كه چاكراي حنجره توسعه يافته تري نسبت به انسان هاي عادي دارند.

وقتي گوش جادويي بدست مي آوريم :

- صداي اسنس هايي را كه در درون جمادات هستند، مي شنويم. (داستان اُستُن حنّانه مربوط به زندگي حضرت محمد و آه و ناله اسنس درون سنگ، بعد از جدايي از آن حضرت.)

- صداي اسنس هايي را كه در درون حيوانات هستند، مي شنويم. ( داستان مربوط به گفتگوي پرندگان و حيوانات با حضرت سليمان)

- صداي سيارات و كرات ديگر را خواهيم شنيد. (آنچه امثال افلاطون و سهروردي، موسيقي افلاك مي گويند.)

- صداي همه اسنس هايي را كه در عالم هستند، چه در دور و چه در نزديك، خواهيم شنيد. (مولوي مي گويد: غلغل اجزاي عالم بنشويد.)

- بدن ما، بدن فيزيكي ما، كانشسنس مربوط به خود را دارد. به همين خاطر مي توانيم صداي مربوط به آن قسمت از بدن مان را درك و فهم كنيم.(در قيامت اعضا و جوارح انسان بر اعمال و کردار صاحبان خود گواهي مي دهند.«يوم تشهد عليهم... وارجلهم بما کانوا يعملون» در آن روز زبانها،دستها و پاهايشان برضد آنها به اعمالي که مرتکب ميشدند گواهي ميدهد)

موارد بسياري مي توان برشمرد. اما نكته مهم اين است كه چاكراي حنجره مان را بايد از چيزهايي كه آن را آلوده مي كنند، همانند دروغ، غيبت، تهمت، مسخره كردن، ايراد گرفتن، سرزنش كردن، لعن و نفرين، تملق و چاپلوسي، فحش، دشنام، كلمات ركيك، شايعه، طعنه و كنايه و .... پاك كنيم. هر يك از اينها، مي تواند باعث آلودگي و برعكس شدن چاكراي گلو شود. بايد مراقب چيزهايي كه بر زبان مي آوريم، باشيم، تا چاكراي حنجره ما، توسعه و تكامل پيدا كند.