مجله علمی خبری اینفو
معنی نام ناصح
ناصح : (عربي) 1- نصيحت كننده، پند دهنده؛ 2- (در قديم) دلسوز، خيرخواه.
معنی نام ناصر
ناصر : (عربي) 1- (در قديم) نصرت دهنده، ياري كننده؛ 2- (اَعلام) 1) ناصرخسرو: [394-481 قمری] حکیم، شاعر و نویسندهي ایرانی، متولد قباديان بلخ. پیشوای اسماعیلیان خراسان، مؤلف سفرنامه، که گزارش سفر هفت سالهي او به سرزمینهای اسلامی است، جامعُالحکمتین، خوانُالاخوان، گشایش و رهایش، زادُالمسافرین، وجه دین. 2) ناصر: لقب ابوالعباس احمد، خلیفهي عباسی [575-622 قمری]، معاصر با محمّد خوارزمشاه و چنگیزخان مغول.
معنی نام ناطق
ناطق : (عربي) 1- سخنران؛ گوينده، سخنگو؛ داراي توانايي سخن گفتن، گويا؛ 2- (در قديم) آشكارا، واضح، بيّن؛ 3-(در قديم) آشكار كننده، بازگو كننده؛ 4- (در اديان) در نزد شيعهي اسماعيلي، پیامبر اسلام(ص).
معنی نام نافع
نافع : (عربي) 1- سود رساننده، سودمند، مفيد؛ 2- از صفات و نامهاي خداوند.
معنی نام نامجور
نامجور : 1- (به مجاز) نامدار، مشهور؛ 2- (در قديم) جوياي آوازه و شهرت.
معنی نام نامدار
نامدار : 1- (به مجاز) داراي آوازه و شهرت بسيار، مشهور، معروف؛ 2- (در قديم) (به مجاز) بزرگ، بزرگوار، پهلوان؛ 3- (در قديم) (به مجاز) نفيس، قيمتي؛ 4- گزيده، گزين، بسيار خوب.
معنی نام نامی
نامی : (منسوب به نام)، 1- (به مجاز) مشهور، معروف؛ 2- (در قديم) محبوب، گرامي؛ 3- (در عربي) (اسم فاعل از نموّ و نَماء) به معني نمو كننده، بالنده، روينده.
معنی نام نایب
نایب : (عربي) 1- آن كه در غياب كسي عهدهدار مقام و مسئوليت اوست، جانشين، نماينده؛ 2- (در اديان) در شيعهي دوازده امامي هر يك از علماي ديني كه در زمان غيبت حضرت مهدي(ع) ولايت امور مسلمين بر عهدهي اوست؛ 3- عنوان دولتي و ديواني كه در دورهي قاجار، افشاريه، غزنوي و سلجوقي به اشخاص بخاطر نيابت، تصدي شهر يا ولايت و سرپرستي امور دادهاند.
معنی نام نایف
نایف : (عربي) 1- مرتفع؛ 2- (اَعلام) نام يكي از دليران مردم نجد از بزرگان و رؤساي باديه نشين.
معنی نام نبهان
نَبهان: (عربی) 1- آگاه، هوشیار؛ 2- (اعلام) 1) ابن عمرو، پدر قبیله ای است قبیله های طی در عرب؛ 2) نام کوهی و جایی در کشور یمن.

