مجله علمی خبری اینفو
معنی نام مانی
مانی : 1- ماني (در لغت) به معني «انديشمند» است؛ 2- (اَعلام) [215-276 میلادی] بنيانگذار آئين مانوي، وي پسر «فاتك» بود و در ايام جواني به آموختن علوم و حكمت و غور و مطالعه در اديان زرتشتي و عيسوي و ساير دينهاي زمان خويش پرداخت و در 24 سالگي ادعاي پيامبري كرد و آئين خود را آشكار ساخت. آموزههاي خود را در کتابی به نام شاپورگان نوشت و به نزد شاپور اول ساسانی برد و مورد پذیرش او قرار گرفت. ولی بعداً شاپور او را تبعید کرد و مانی به هند، تبت و چین رفت. در زمان هرمز به ایران بازگشت [272 میلادی] و مورد پذیرش شاه قرار گرفت و به انتشار آیین خود پرداخت. ولی بهرام اول جانشین هرمز او را دستگیر و محاکمه کرد و کشت. از کتابهای دیگر مانی ارژنگ بوده است.
معنی نام ماهان
ماهان : (اَعلام) 1) نام پسر كيخسرو، پسر اردشير، پسر قباد؛ 2) نام يكي از شهرهاي استان كرمان؛ 3) نام دشت بزرگي در مغربِ تبريز.
معنی نام ماهِد
ماهِد : 1- گسترنده، گستراننده؛ 2- نامي از نامهاي باري تعالي.
معنی نام ماهر
ماهر : (عربي) آن كه در انجام كار و فن هنري استاد باشد و آن را بخوبي انجام دهد، حاذق، چيره دست.
معنی نام مُجیب
مُجيب: (عربي) 1- (در قديم) جواب دهنده؛ 2- پاسخگو، اجابت كننده، روا كننده حاجت؛ 3- از نامها و صفات خداوند.
معنی نام ماهور
ماهور : 1- (در علوم زمین) هریک از برآمدگی های دامنه ی کوه یا برآمدگی هایی که در دشت پدید می آید؛ 2- (در موسیقی ایرانی) یکی از هفت دستگاه؛ 3- (در قدیم) (در موسيقي ايراني) از شعبه های بیست و چهارگانه ی موسیقی ایرانی.
معنی نام ماهیار
ماهيار: (اَعلام) (در شاهنامه) 1) یکی از دو وزیر دارا و از قاتلان او، که خود او هم به فرمان اسکندر کشته شد؛ 2) پدر آرزو و پدر زن بهرام گور، که گوهر فروش بود؛ 3) ماهیار نوابی: [1291-1379 شمسی] زبان شناس ایرانی، پژوهشگر فرهنگ ایران باستان و استاد دانشگاه، از مردم شیراز و استاد دانشگاه. مترجم درخت آسوریک و یادگار زریران، مؤلف کتاب شناسی ایران (10 جلد)، ناشر گنجینهي دستنویسهای پهلوی و پژوهشهاي ایرانی.
معنی نام مبارک
مبارك : (عربي) داراي آثار يا تأثيرات خوب، داراي بركت و خير و خوشي، خوش يمن، خجسته، فرخنده.
معنی نام مُبشر
مُبشر: (عربي) آن كه خبر خوش و مژده ميدهد، نويد دهنده.
معنی نام مبین
مبين: (عربي) 1- روشنگر، آشكار كننده؛ 2- (درقديم) آشكار، هويدا، روشن؛ 3- (در قديم) نوراني، روشن.

