مجله علمی خبری اینفو
معنی نام عَمار
عَمار : (عربي) 1- مرد با ايمان، ثابت و استوار، صاحب حلم و وقار؛ 2- (اَعلام) 1) عمار ياسر: يكي از ياران پيامبر اسلام(ص)؛ 2) عمار موصلی: [قرن 5 هجری] چشم پزشک عراقی، مؤلف کتابی در عربی به نام المنتخب، در بیماریها، درمان و جراحی چشم، که مورد استفادهي مؤلفان و پزشکان بعدی قرار گرفت.
معنی نام عُمر
عُمر : (عربي) (اَعلام) 1) عمر ابن خطاب: [قرن اول هجری] دومین خلیفهي مسلمانان [13-23 قمری] و صحابي پیامبر اسلام(ص)، که در زمان او ایران، شام، فلسطین و مصر به تصرف مسلمانان درآمد؛ 2) عمر ابن سهلان: [قرن 6 هجری] دانشمند و فیلسوف ایرانی، مؤلف شرح رسالةالطیر ابن سینا (ترجمه)، رسالةالسنجریه، به فارسی و بصایر نصیریه، در منطق به عربی؛ 3) عمرابن عبدالعزیز: هشتمین خلیفهي اموی [99-101 قمری]، که به پرهیزکاری و پیروی از سنت شهرت داشت، به اصلاح امور مالی پرداخت و نسبت به شیعیان بردباری در پیش گرفت؛ 4) عمر ابن فرحان: [قرن 1 و2 هجری] اخترشناس، معمار و مترجم ایرانی، از مردم طبرستان، ساکن بغداد، از طراحان شهر بغداد و مترجم کتابهای پهلوی به عربی.
معنی نام ظاهر
ظاهر : (عربي) 1- آشكار، نمايان؛ بخش آشكار، هويدا، يا بيروني از هر چيز يا هر شخص در مقابلِ باطن؛ 2- (اَعلام) 1) ظاهر: ابونصر محمّد ابن ناصر خلیفهي عباسی [622-623 قمری]؛ 2) ظاهر: علی ابن منصور خلیفهي فاطمی مصر [411-427 قمری].
معنی نام ظفر
ظفر : (عربي) پيروزي، نصرت.
معنی نام طارق
طارق : (عربي) 1- سورهي هشتاد و ششم از قرآن كريم داراي هفده آيه؛ 2- (در قديم) هنگام شب آينده؛ 3- (به مجاز) به معني وارد، عارض.
معنی نام طالب
طالب : (عربي) 1- خواستار، خواهان؛ 2- (در تصوف) سالك؛ 3- (اَعلام) سید محمّد طالب آملي [حدود 996- 1030 قمری] شاعر ايرانی، ملک الشعرای دربار جهانگیر، شاه هند، از پیشگامان سبک هندی در شعر.
معنی نام طاهر
طاهر : (عربي) 1- پاك، پاكيزه؛ 2- بيگناه، معصوم؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بي آلايش و بي غش؛ 4- (اَعلام) 1) طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر [230-248 قمری] سلسلهي طاهریان، معروف به طاهر ثانی؛ 2) طاهر ذوالیمینین: [159-207 قمری] سردار ایرانی و بنیانگذار سلسلهي طاهریان. او از سوی مأمون مأمور جنگ با امین شد و او را کشت [198 هجری] در سال 205 هجری حکومت خراسان یافت و سال بعد نام مأمون را از خطبه حذف کرد؛ 3) طاهر صفاری: سومین امیر [287-296 قمری] سلسلهي صفاری، که در جنگ با هواداران خلیفه شکست خورد، همراه برادرش اسیر و به بغداد فرستاده شد.
معنی نام طه
طه : (عربي) (= طاها) (اَعلام) 1) بيستمين سوره از قرآن كريم داراي صد و سي و پنج آيه؛ 2) طه به لغتِ طي «يا محمّد» ميباشد يعني اي محمّد، و به قولي نام پیامبر اسلام(ص) ميباشد. + ن.ك. طاها.
معنی نام طه حسین(طاها حسین)
طه حسين(طاها حسين) : (عربي) 1- از نامهای مرکب،ا طه(طاها) و حسین؛ 2- (اَعلام) [1973-1889 میلادی] اديب، نویسنده و دولتمرد مصری که در شش سالگی نابینا شد و با وجود آن به تحصیل در دانشگاههای مصر و فرانسه موفق شد و درجه دکتری دریافت کرد، و از آن پس در دانشگاههای مصر به تدریس پرداخت. از نوشته های اوست: پیشگامان اندیشه، ادبیات جاهلی، روزها، گفت و شنود در زندان ابوالعلای مصری، علی و فرزندانش، انقلاب بزرگ، خوابهای شهرزاد وعدهي راست.
معنی نام ضَرغام
ضَرغام : (عربي، ضِرغام) 1- (در قديم) شير درنده؛ 2- (به مجاز) پهلوان دلاور.

