مجله علمی خبری اینفو
معنی نام سَتار
سَتار : (عربي) 1- آنكه چيزي را پوشيده و در پرده ميدارد، پوشنده؛ 2- از نامهاي خداوند؛ 3- (اَعلام) ستارخان از رهبران بزرگ نهضت مشروطیت در آذربایجان ملقب به سردار ملی.
معنی نام سَجّاد
سَجّاد : (عربي) 1- بسيار سجده كننده؛ 2- (اَعلام) لقب زينالعابدين ابن حسين(ع)، امام چهارم شیعیان ملقب به امام سجّاد(ع).
معنی نام سَحاب
سَحاب : (عربي) ابر، تودهي بخار آب كه به رنگهاي سفيد، خاكستري در آسمان ديده ميشود.
معنی نام سخاوت
سخاوت : (عربي) بخشش، عطا، كرم.
معنی نام سِراج
سِراج : (عربي) (در قديم) چراغ، روشنايي.
معنی نام سَرمد
سَرمد : (عربي) 1- (در قديم) پايدار، پيوسته، هميشگي؛ 2- (در حالت قيدي) به طور دائم؛ 3- (اَعلام) سَرمد: 3- [قرن 11 هجری] شاعر و عارف یهودی از مردم کاشان، که مسلمان شد و به هند رفت و در آنجا به اتهام کفرگویی کشته شد.
معنی نام سَعد
سَعد : (عربي) 1- خجسته، مبارك، خوش يمن، سعادت، خوشبختي، خوش يمني؛2- (اَعلام) 1) سعدابن ابوبکر: [قرن 7 هجری] اتابک فارسی و نوادهي سعدابن زنگی، که پیش از استقرار در جای پدرش و 12 روز پس از مرگ او درگذشت؛ 2) سعدابن ابی وقاص: (= سعدوقاص) [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام و سردار مسلمان، فاتح عراق، بنیانگذار شهر کوفه و حاکم آن؛ 3) سعدابن زنگی: (= سعد زنگی) اتابک فارس [599-623 قمری] جانشین برادرش تکلة ابن زنگی، که کرمان، اصفهان و همدان را تسخیر کرد، ولی در حمله به عراق از سپاه سلطان محمّد خوارزمشاه شکست خورد.
معنی نام سَعدالدین
سَعدالدين : (عربي) (موجب) 1- نيك بختي دين؛ 2- (اَعلام) سَعدالدين وراويني [قرن 7 هجري] ادیب ایرانی، مترجم مرزبان نامه از زبان طبری به فارسی.
معنی نام سُعود
سُعود : (عربي) (جمع سَعد) 1- (در قديم) سعادتها، نيك بختيها، خجستگيها؛ 2- (اسم مصدر) سعادت.
معنی نام سعید
سعيد : (عربي) 1- خجسته، مبارك؛ 2- (در قديم) خوشبخت، سعادتمند؛ 3- (اَعلام) 1) سعیدابن زید: [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام(ص)، پسر عمو، شوهر خواهر و برادر زن عمر خطاب، از نخستین مسلمانان و از مهاجران؛ 2) سعید ابن عاص: [قرن اول هجری] امیر و فاتح عرب از بنی امیه، والی کوفه و والی مدینه؛ 3) سعید ابن عثمان: [قرن اول هجری] سردار عرب فرزند عثمان خلیفه، والی خراسان و فاتح ماوراءالنهر که در مدینه به دست اسیران بخارایی کشته شد.

