مجله علمی خبری اینفو
معنی نام محمّد
محمّد : (عربي) 1- ستوده، بسيار تحسين شده؛ 2- آنكه خصال پسنديدهاش بسيار است؛ 3- (اَعلام) 1) حضرت محمّد (=حضرت رسول): [571 میلادی- 11 هجری] پیامبر اسلام(ص). ملقب به مصطفی، از قبیلهي قریش و طایفهي بنی هاشم در مکهي عربستان. پس از وفات پدرش عبدالله، زاده شد. مادرش را در 5 سالگی از دست داد. در 25 سالگی ازدواج کرد. برای تجارت به برخی سرزمینهای همجوار سفر کرد. در 40 سالگی مردم را به دین اسلام فراخواند. پس از 13 سال به یثرب (مدینه) مهاجرت کرد. با کمک مردم این شهر اسلام را در سراسر عربستان گسترش داد. در مدینه درگذشت؛ 2) نام سورهي چهل و هفتم از قرآن کریم دارای سی و هشت آیه؛ 3) نام سه تن از امویان آندلس؛ 4) نام شش تن از شاهان عثمانی؛ 5) نام دوازده تن از فرمانروایان غرناطه از سلسهي بنونصر؛ 6) نام سه تن از شاهان تیموری هند؛ 7) محمّد ابن محمود غزنوی: شاه غزنوی [421-432 قمری]، ملقب به جلالالدوله؛ 8) محمّدابن ملکشاه: (= سلطان محمّد اول سلجوقی)، شاه سلجوقی [498-511 قمری] از سلسلهي سلجوقیان بزرگ؛ 9) محمّد ابن منّور: [قرن 6 هجری] نویسندهي ایرانی، مؤلف کتاب اسرارالتوحید، در شرح حال و سخنان جدش ابوسعید ابوالخیر؛ 10) محمّد حنفیه: [16-81 قمری] فرزند حضرت علی(ع) از خوله؛ 11) محمّد خوارزمشاه: شاه سلسلهي خوارزمشاهیان [596-617 قمری]؛ 12) محمّد سلجوقی: شاه سلجوقی عراق و کردستان [548-554 قمری] ملقب به محمّد ثانی؛ 13) محمّد شاه قاجار: شاه ایران [1250-1264 قمری]، ملقب به محمّد شاه غازی، پسر عباس میرزا نایب السلطنه و نوهي فتحعلی شاه.
معنی نام محمود
محمود : (عربي) 1- (در قديم) آن كه يا آنچه ستايش شده است، ستوده شده و مورد پسند، نيك، خوش؛ 2- از نامها و صفات خداوند؛ 3- (اَعلام) 1) نام دو تن از شاهان عثمانی. محمود اول: شاه [143-181 قمری]. در زمان او ایرانیان به فرماندهی نادرشاه سرزمینهاي اشغالی را از عثمانی باز پس گرفتند. محمود دوم: شاه [1223-1255 قمری] در زمان او یونان و مصر استقلال یافت و از حکومت عثمانی جدا شد؛ 2) محمود محمود: [1261-1344 شمسی] نویسنده، مورخ و پژوهشگر ایرانی از مردم تبریز، مؤلف تاریخ روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم،مترجم شهریار ماکیاولی و جنگ نفت؛ 3) محمود ابن محمّد سلجوقی: شاه سلجوقی عراق [511-525 قمری]، ملقب به مغیثالدین، که با سلطان سنجر جنگید و شکست خورد؛ 4) محمود ابن عثمان: [زنده در 728 هجری] از جانشینان شیخ مرشد ابو اسحاق کازرونی و مؤلف کتابی دربارهي او به نام فردوسالمرشدیه؛ 5) محمود ابن ملکشاه سلجوقی: شاه سلجوقی [485-487 قمری]، ملقب به ناصرالدین که در 4 سالگی از سوی مادرش ترکان خاتون در اصفهان به تخت نشست. ولی از همان آغاز با مخالفت هواداران برادرش برکیارق مواجه شد و با مرگ ترکان خاتون، عملاً سلطنتش برچیده شد و به زودی از مرض آبله درگذشت؛ 6) محمود افغان (= شاه محمود): شاه ایران [1135-1137 قمری]، سرکردهي سپاهی از افغانان، که به ایران تاختند و اصفهان را محاصره کردند. شاه سلطان حسین به نزد او رفت و با اهدای تاج سلطنت، او را به شاهی شناخت. محمود دو سال بعد به دست پسرعمویش اشرف کشته شد؛ 7) محمود شاه اینجو: [قرن 7 و8 هجری] امیر فارس و بنیانگذار سلسلهي اینجو، ملقب به شرفالدین، که به فرمان آرپاخان مغول کشته شد؛ 8) محمود غزنوی: مقتدرترین و معروفترین شاه غزنوی [388-421 قمری]، ملقب به سیفالدوله و یمینالدوله، که سلسلههاي سامانی و ایلک خانی را برانداخت، امیرصفاری را خراجگزار ساخت و بر قلمروی از پنجاب تا ری و اصفهان و سمرقند دست یافت؛ 9) محمود یلواج: [قرن 7 هجری] وزیر چنگیزخان مغول و سفیر او در دربار سلطان محمّد خوارزمشاه. پس از مرگ چنگیزخان، از طرف اُگتای، حاکم ختا شد.
معنی نام محييالدين
محييالدين : (عربي) 1- زنده كننده و حيات بخش دين؛ 2- (اَعلام) 1) محييالدين (= ابوسعید محمّد نیشابوری) [476-550 قمری] فقیه و مؤلف ایرانی، که در حملهي ترکان غز کشته شد. از آثار اوست : الانتصاف فی مسایل الخلاف والمحیط فی شرح الوسیط، هر دو به عربی؛ 2) ابوبکر محیّیالدین محمّد، ملقب به ابن عربی: [560-638 قمری]، ادیب، شاعر و صوفی آندلسی، که در کشورهای اسلامی سفرهای زیادی کرد. از آثار اوست: فتوحات مَکیّه و فُصوصُ الحِکَم؛ 3) محییالدین ملقب به اورنگ زیب (= عالمگیر): شاهزاده و امپراتور [1068-1118 میلادی] گورکانی هند، پسر شاه جهان، که پدر و برادر خود را کشت، درباری باشکوه برپاکرد، قلمرو خود را گسترش داد و بر غیر مسلمانان سخت گرفت.
معنی نام مختار
مختار : (عربي) 1- آن كه در انجام دادن يا انجام ندادنِ كاري آزاد است، صاحب اختيار در مقابل مجبور؛ 2- (در قديم) انتخاب شده، برگزيده شده؛ 3- (در قديم) گزيده، ممتاز، عالي؛ 4- (اَعلام) مختار ابن ابی عبید ثقفی: [1-67 قمری] سردار عرب، که در سال 66 در کوفه به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کرد و مردم را به خلافت محمّد حنفیه فراخواند، سپاهیان ابن زیاد را شکست داد و او را کشت. عبدالله ابن زبیر برادرش مصعب را به سرکوبی او فرستاد و مختار در جنگ با وی کشته شد.
معنی نام مدد
مدد : (عربي)1- ياري كمك؛ 2- (در قديم) يار ياور مددكار؛ 3- آنچه به چيزي افزوده ميشود تا قدرت آن را بيفزايد.
معنی نام مرآت
مرآت : (عربي) (در قديم) آينه، ( آينه و آئينه.
معنی نام مُراد
مُراد : (عربي) 1- خواست، آرزو، مقصود، منظور، قصد؛ 2- (در تصوف) پير؛ 3- (در قديم) عزم، اراده، مايهي كامراني و موفقيت؛ 4- (در عرفان) كسي است كه قوت ولايت در او به مرتبهي تكميل نقصان رسيده باشد؛ 5- (اَعلام) 1) نام پنج تن از شاهان عثمانی. مراد اول: [761-791 قمری]، مراد دوم: [824-855 قمری]، مراد سوم: [982-1003 قمری]، مراد چهارم: [1032-1049 قمری]و مراد پنجم: [1293 هجری]؛ 2) مراد بیگ ترکمان: شاه [903-908 قمری] سلسلهي آق قوینلو، که پس از شکست از شاه اسماعیل صفوی به بغداد گریخت و سرانجام در دیار بکر به دست شاه اسماعیل کشته شد.
معنی نام مرتضي
مرتضي : (عربي) 1- (در قديم) پسنديده شده، مورد رضايت و پسند قرار گرفته؛ 2- (اَعلام) 1) از لقبهای امیرالمؤمنین علی(ع)، امام اول شیعیان؛ 2) مرتضی زبیدی [1145-1205قمری] محدث و لغت شناس عرب، اهل عراق و ساکن زبید یمن و مصر، مؤلف فرهنگ عربی تاج العروس و شرح احیای علومالدین غزالی.
معنی نام مِرصاد
مِرصاد : (عربي) (در قديم) كمينگاه، گذرگاه.
معنی نام مسعود
مسعود : (عربي) 1- مبارك، خجسته؛ 2- (در قديم) نيك بخت، سعادتمند؛ 3- (اَعلام) 1) نام سه تن از شاهان سلسلهي غزنوی. مسعود غزنوی: شاه [421-432 قمری]، که برادرش محمّد ابن محمود را زندانی کرد. در زمان او سلجوقیان به خراسان تاختند و طغرل او را شکست داد. در نتیجه سربازانش بر او شوریدند، او را کشتند و برادرش را به شاهی برداشتند. مسعود دوم: شاه [441هجری] طفل شش ماههي مودود غزنوی، که درباریان پس از مرگ مودود او را به سلطنت برداشتند ولی چند روز بعد عمویش را با او در سلطنت شریک ساختند، که آن هم دوامی نیافت. مسعود سوم: شاه [492-508 قمری]، شوهر خواهر سلطان سنجر؛ 2) نام دو تن از شاهان سلجوقی روم. مسعود اول: شاه [510-551 قمری]. مسعود دوم: شاه [682-696 قمری]. او در سال 677 از سوی اباقاخان حکومت سیواس، ارزنجان و برخی شهرهای آسیای صغیر را داشت و ظاهراً پس از خلع برادرزادهاش كيقباد سوم [در سال 700]، دوباره چهار سال دیگر حکومت کرد؛ 3) مسعود، غیاثالدین: شاه سلجوقی عراق، کردستان و آذربایجان [529-547 قمری].

