مجله علمی خبری اینفو

اسم کردی اسم ترکی اسم عربی اسم لری

معنی نام اِسرافیل

اِسرافيل : (عبري) 1- درخشيدن مانند آتش؛ 2- (در اديان) به باور مسلمانان و پيروان ديگر اديان سامي، يكي از فرشتگان مقرب خداوند است كه در روز قيامت با دميدن در شيپور خود مردگان را زنده مي‌كند.


معنی نام اَسعد

اَسعد : (عربي) 1- سعيد، نيك بخت؛ 2- خوش‌ترين، مبارك‌ترين؛ 3- نيك بخت‌تر، خوشبخت‌تر، بهروزتر؛ 4- (اَعلام) 1) نام چند تن از اشخاص معروف از جمله صحابه؛ 2) فخرالدين اسعد گرگاني: [زنده در 446 هجری] شاعر ایرانی، سراینده‌ي منظومه‌ي ویس و رامین.


معنی نام اسفند

اسفند : (اوستايي) 1- (= اسپند) مقدس؛ 2- (در گاه شماري) ماه دوازدهم از سال شمسي؛ 3- (در گياهي) دانه‌ي سياه خوش بويي كه آن را براي دفع چشم زخم در آتش مي‌ريزند؛ 4- (در گياهي) گياهي علفي چند ساله با گل‌هاي سفيد و ميوه‌ي ناشكوفا كه دانه‌هايي سياه رنگ در داخل ميوه‌ي آن قرار دارد.


معنی نام اسفندیار

اسفنديار : (اوستايي) 1- مقدس آفريده يا آفريده‌ي (خرد) پاك؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر گشتاسب كه به خاطر شستشو در چشمه‌اي رویين‌تن شده بود (جز چشمهایش که در آن زمان آنها را بسته بود) پدرش او را به جنگ رستم فرستاد. رستم با تیری که به چشمش زد، او را هلاک کرد.


معنی نام اسکندر

اسكندر : (معرب از يوناني) 1- به معني ياوري كننده مرد؛ 2- (اَعلام) 1) اسکندر (= اسکندر مقدونی، اسکندر کبیر، اسکندر رومی): پادشاه مقدونيه [336-323 پیش از میلاد] كه در 20 سالگی به پادشاهی رسید. دو سال بعد به ايران حمله کرد و در سال 331 پیش از میلاد تخت جمشید را تسخير كرد و آتش زد. سپس روانه‌ي هند شد، ولی توفیقی نیافت و پس از بازگشت در بابل مرد؛ 2) اسکندر (= اسکندر ذوالقرنین): شخصیتی در افسانه‌های ایرانی که مادرش دختر فیلقوس (فیلیپ) یونانی و پدرش داراب شاه کیانی بود؛ 3) اسکندر: امیر [823-838 قمری] سلسله‌ي قراقوینلو؛ 4) اسکندر افرودیسی [وفات حدود 211 میلادی] فیلسوف ایرانی، از شارحان آثار ارسطو.


معنی نام اسلام

اسلام : (عربي) 1- (در اديان) نام آئين مسلمانان كه آورنده‌ي آن حضرت محمّد(ص) است، دين حق؛ 2- مسلمان شدن؛ 3- (در قديم) تسليم شدن،‌ گردن نهادن.


معنی نام اَسلَم

اَسلَم : (در قديم) 1- سالم‌تر، تندرست‌تر، بي‌خطرتر؛ 2- (اَعلام) 1) نام ساربان پیامبر اسلام(ص)؛ 2) نام چند تن از صحابه.


معنی نام اسماعیل

اسماعيل : (عبري) 1- به معني «مسموع از خدا »؛ 2- (اَعلام) 1) پیامبر بنی اسرائیل پسر ابراهيم نبي(ع) و هاجر كه جد اسماعيليان يا عرب است، در روایت های اسلامی، پدرش را در ساختن خانه‌ی کعبه یاری کرد و پدرش مأمور قربانی کردن او در راه خدا شد، ولی جبرئیل در آخرین لحظه او را از این کار بازداشت؛ 2) نام پسر ارشد امام صادق(ع) که پیش از پدر وفات یافت. [قرن 2 هجری]؛ 3) اسماعیل: دومین امیر سامانی [279-259 قمری]، پسر احمد و جانشین برادرش نصر. آرامگاهش در بخارا است؛ 4) اسماعیل: نام دو تن از شاهان سلسله‌ي صفوی. شاه اسماعیل اول: بنیانگذار و نخستین شاه [905-930 قمری] سلسله‌ي صفوی در ایران، که در 14 سالگی رهبری قیام پیروان شیخ صفی بر ضدّ قراقوینلو به دست گرفت. شاه اسماعیل دوم: سومین شاه [984-985 قمری] سلسله‌ي صفوی، پسر و جانشین شاه تهماسب؛ 5) اسماعیل ابن علی نوبختی: [237-311 قمری] متکلم شیعی و صاحب کتاب های متعدد در فقه و رجال شیعه و در ردّ مخالفان؛ 6) اسماعیل ابن یسار نسایی: [قرن 2 هجری] شاعر شعوبی ایرانی، که در شعرهایش به زبان عربی ایرانیان را می‌ستود.


معنی نام اَشکان

اَشكان : (اشك + ان (پسوند نسبت))، منسوب به اشك كه باني و مؤسس خاندان اشكانيان بود.


معنی نام اَشکبوس

اَشكبوس : (اَعلام) (در شاهنامه) پهلوان افسانه‌اي سپاه توران، که در جنگ با رستم كشته شد.




1 .. < 5 6 7 8 9 10 11 > .. آخرین



نام های دخترانه شروع شده با



نام های پسرانه شروع شده با