مجله علمی خبری اینفو
معنی نام کامبیز
کامبیز : صورت ديگري از كمبوجيه كه در زبان فرانسه كامبيز شده و مجدداً وارد فارسي شده است. ص كمبوجيه.
معنی نام کامران
کامران : 1- (در قديم) (به مجاز) آن كه در هر كاري موفق است، موفق؛ 2- خجسته، مبارك؛ 3- مسلط، چيره؛ 4- (در حالت قيدي) با كامروايي و موفقيت.
معنی نام کامروز
کامروز : 1- ویژگی آن که روزگار به میل و اراده اوست؛ 2- (به مجاز) خوشبخت.
معنی نام کاموس
کاموس : (اَعلام) نام مبارزي كشاني كه پادشاه سنجاب بود وي از بهادران توران و از امراي زيردست افراسياب بود.
معنی نام کامیار
کامیار : 1- (در قديم) (به مجاز) كامياب، ( كامياب، 2- (در حالت قيدي) با شادي و با خوشحالي؛ 3- (اَعلام) امير كمالالدين ابن اسحاق، قاضي ارزنجان يكي از بزرگان امراي علاءالدوله كيقباد سلجوقي [متوفي 635 قمری] مردي فقيه، سخنگو و حكيم مشرب و از شاگردان شيخ شهابالدين سهروردي.
معنی نام کامل
كامل: (عربي) 1- آن كه يا آنچه ويژگيهاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بيعيب، بينقص؛ 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول؛ 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل؛ 4- (در حالت قيدي) بدون عيب و كاستي، به خوبي؛ 5- (در تصوف) ويژگي پيري كه ميتواند در نفوس تصرف و سالكان را تربيت كند؛ 6-(اَعلام) کتاب عربی از ابن اثیر، معروف به کامل ابن اثیر (ترجمه)، در تاریخ عمومی جهان تا سال 628 قمری (الکامل فی التاریخ).
معنی نام کامیاب
كامياب: (به مجاز) آن كه به خواست و آرزويش رسيده است، پيروز.
معنی نام کامیار
كاميار: 1- (در قديم) (به مجاز) كامياب، ( كامياب، 2- (در حالت قيدي) با شادي و با خوشحالي؛ 3- (اَعلام) امير كمالالدين ابن اسحاق، قاضي ارزنجان يكي از بزرگان امراي علاءالدوله كيقباد سلجوقي [متوفي 635 قمری] مردي فقيه، سخنگو و حكيم مشرب و از شاگردان شيخ شهابالدين سهروردي.
معنی نام کامین
كامين: (كام = آرزو، اراده، قصد، لذت، خوشي، توانايي، معشوق + ين (پسوند نسبت)) 1- به معني آرزومند؛ 2- صاحب اراده و قصد؛ 3- توانا.
معنی نام کاوه
كاوه: (= گاودرفش)، 1- عَلَم و رایَت گاو؛ 2- (اَعلام) نام شخصيتِ اساطيري شاهنامه و آهنگري ايراني كه روزبانان ضحاك هفده پسر او را كشته و قصد داشتند آخرين فرزند او را نيز قرباني ماران دوش ضحاك سازند، كاوه دادخواهان به مجلس ضحاك در آمد و خروشيد او با قیام خود مردم را گرد آورد تا به نزد فریدون رفتند و او را به شاهی برگزیدند.