مجله علمی خبری اینفو

اسم کردی اسم ترکی اسم عربی اسم لری

معنی نام افراسیاب

اَفراسياب : (پهلوي) 1- شخص هراسناك، به هراس اندازنده؛ 2- (در اوستایی، fran(g)rasiyan)؛ 3- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام پادشاه توران که پس از جنگهای بسیار با ایرانیان سرانجام به دست کیخسرو کشته شد؛ 2) نام دو تن از پادشاهان و حكام لرستان [قرن6 و7 هجری]؛ [يوستي شرق شناس و زبان شناس آلمانی معني اين كلمه (افراسياب) را «شخص هراسناک» یا «كسي كه به هراس مي‌اندازد» آورده است].


معنی نام اَفشار

اَفشار : (تركي) 1- معاون و شريك؛ 2- (در موسيقي ايراني) گوشه‌اي در دستگاه شور (آوازِ افشاري)؛ 3- (اَعلام) 1) ایل بزرگی از غُزها، که همراه سلجوقیان به ایران آمدند و بعدها طایفه‌هاي مختلف آن در خراسان، آذربایجان (مراغه و ارومیه)، خمسه، خوزستان، فارس و یزد پراکنده شدند؛ 2) سلسله‌ي پادشاهی ایران [1148-1210 قمری]، که به وسیله‌ي نادرشاه افشار تأسیس شد.


معنی نام اَفشین

اَفشين : (اَعلام) 1) خِیذرابن کاووس [226 هجری] آخرین امیر اشروسنه، که این مقام را به خاطر خیانت به پدر و آیین خود و راهنمایی خلیفه‌ي عباسی به فتح سرزمین مادری خویش به دست آورد. بعدها در مقام سردار خلیفه، بابک خرم دین را فریفت و دستگیر کرد. با این همه، سرانجام به توطئه بر ضد معتصم متهم و به فرمان او کشته شد؛ 2) لقب پادشاهان اِسروشنه.


معنی نام اَفضل

اَفضل : (عربي) فاضل‌تر، برتر از ديگران در علم و هنر و اخلاق و مانند آنها، برترين، بالاترين.


معنی نام افلاطون

افلاطون : (یونانی، plato) (اَعلام) فیلسوف يونانی [حدود 428-348 پیش از میلاد] شاگرد سقراط و معلم ارسطو، بنیانگذار مدرسه‌ي آکادمیا. دارای نوشته‌هاي فراوان از جمله: جمهوریت، نوامیس و محاورات.


معنی نام اِقبال

اِقبال : (عربي) 1- در باور عامه، آنچه باعث خوشبختي مي‌شود؛ 2- بخت و طالع؛ 3- روي‌آوردن، روي‌آوردن دولت؛ 4-سعادت، نيك بختي و بهروزي؛ 5- (در احكام نجوم) بودنِ كواكب در وتدها كه آن را دليل نيك بختي مي‌دانستند در مقابلِ ادبار؛ 6- (اَعلام) 1) عباس اقبال آشتياني: [1275-1334 شمسی] محقق، ادیب و مورخ ايراني، استاد دانشگاه و ناشر مجله‌ي یادگار. از آثار اوست: تاریخ مغول، ترجمه‌ي مأموریت ژنرال گاردان در ایران، یادداشتهای تِرِزل و طبقات سلاطین اسلام؛ 2) محمّد اقبال لاهوري: [1250-1317 شمسی] شاعر و متفكر پاكستانی كه آخرين شاعر پارسي گوي شبه قاره‌ي هندوستان است؛ 3) اقبال آذر: [1275-1334 شمسی] موسیقیدان و خواننده‌ي ایرانی، اهل تبریز.


معنی نام اکبر

اكبر : (عربي) 1- بزرگتر، مِهتر؛ 2- سالمندتر، بزرگسال‌تر. [اين نام به اعتبار اسم حضرت علي اكبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين(ع) شرف و رواج دارد].


معنی نام اُکتای

اُكتاي : (تركي) 1- (اَعلام) نام پسر چنگيز؛ 2- (در تركمني) نامدار، مشهور، بزرگ زاده، بزرگ منش.


معنی نام اَلبرز

اَلبرز : (پهلوي) 1- كوه بلند، كوه بزرگ؛ 2- (اَعلام) 1) رشته كوهي در شمال ايران به طول حدود 1000 کیلومتر که از ساحل باختری دریای خزر تا شمال خراسان امتداد دارد و بلندترین قله‌اش دماوند است؛ 2) نام پهلواني افسانه‌اي.


معنی نام اِلتفات

اِلتفات : (عربي) توجه، نگرش؛ مهرباني، لطف.




1 .. < 74 75 76 77 78 79 80 > .. آخرین



نام های دخترانه شروع شده با



نام های پسرانه شروع شده با