اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان شاه نعمت الله ولي / غزل ها - قسمت دوم

غزل ها - قسمت دوم

  • شماره ١: در گوشه ميخانه نشستيم دگربار
  • شماره ٢: گرفته عشق او دستم دگربار
  • شماره ٣: رندانه بيا ساقي و خمخانه به دست آر
  • شماره ٤: به کام ما است مي و جام و جسم و جان هر چار
  • شماره ٥: منم آئينه حقيقت يار
  • شماره ٦: گر خدا را دوست داري مصطفا را دوست دار
  • شماره ٧: بشنو اي عاشق سرمست هوا را بگذار
  • شماره ٨: بنده خود ز خاک ره بردار
  • شماره ٩: ساقيا جام خوش گوار بيار
  • شماره ١٠: بي رخ جانان به گلزارم چه کار
  • شماره ١١: خوش خيالي نقش بسته آن نگار
  • شماره ١٢: آفتابي رخ نموده بي غبار
  • شماره ١٣: يک هويت در مراتب مي نمايد صدهزار
  • شماره ١٤: زر يکي و تنکه زر بي شمار
  • شماره ١٥: مو نمي گنجد ميان ما و يار
  • شماره ١٦: صبحدم شد آفتابي آشکار
  • شماره ١٧: گر ذات کند ظهور اي يار
  • شماره ١٨: گر تو مرد موحدي اي يار
  • شماره ١٩: يار ياران باش اي يار
  • شماره ٢٠: در ترقي هميشه باش اي يار
  • شماره ٢١: جام جهان نما است که داريم در نظر
  • شماره ٢٢: عاشق و رنديم و شاهد در نظر
  • شماره ٢٣: بيا با يوسف کنعان بسر بر
  • شماره ٢٤: نيست ما را هيچ غيري در نظر
  • شماره ٢٥: نام آن لعل شکربار مبر
  • شماره ٢٦: عشق جانان ما ز جان خوشتر
  • شماره ٢٧: چنين دردي که من دارم هميشه بي دوا خوشتر
  • شماره ٢٨: عاشقم آن قطب الدين حيدر
  • شماره ٢٩: عشقبازي از سر جان درگذر
  • شماره ٣٠: بيا از بوده وز نابوده بگذر
  • شماره ٣١: اگر سوداي ما داري ز سوداي جهان بگذر
  • شماره ٣٢: اگر سوداي ما داري ز سوداي جهان بگذر
  • شماره ٣٣: نيست شو تا هست گردي اي پسر
  • شماره ٣٤: مال قلبش کن که لام است اي پسر
  • شماره ٣٥: عشق او ما را به کام است اي پسر
  • شماره ٣٦: مه نقاب آفتاب است اي پسر
  • شماره ٣٧: عشق جان عاشقان است اي پسر
  • شماره ٣٨: در ره او راه رو پاي چه باشد به سر
  • شماره ٣٩: عشق جان عاشقان است اي پسر
  • شماره ٤٠: دل فدا کرديم و جان بر سر
  • شماره ٤١: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٤٢: مدتي گشتيم گرد بحر و بر
  • شماره ٤٣: آمد خيال غير تو خوابيم در نظر
  • شماره ٤٤: نقشبندي مي کند هر دم خيالش در نظر
  • شماره ٤٥: عقل غير از عقال نيست دگر
  • شماره ٤٦: راه شرابخانه اي مي دهمت نشان دگر
  • شماره ٤٧: جز وجود او نمي دانيم موجودي دگر
  • شماره ٤٨: يافتم از نور تو تابي دگر
  • شماره ٤٩: اي مرا در هر سخن بهري دگر
  • شماره ٥٠: راه را گم کرده اي جان پدر
  • شماره ٥١: هر چه بيني به نور او بنگر
  • شماره ٥٢: بيا به ديده ما روي يار ما بنگر
  • شماره ٥٣: در حسن ماه رويان آن آفتاب بنگر
  • شماره ٥٤: در حسن ماه رويان تو آفتاب بنگر
  • شماره ٥٥: صورت و معني و جام و جم نگر
  • شماره ٥٦: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٥٧: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٥٨: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٥٩: قطره قطره جمع کن دريا نگر
  • شماره ٦٠: چار حضرت در يکي حضرت نگر
  • شماره ٦١: قطره و دريا به عين ما نگر
  • شماره ٦٢: هر چه مي بيني همه مطلق نگر
  • شماره ٦٣: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٦٤: آينه بستان جمال او نگر
  • شماره ٦٥: هر چه مي بيني به او او مي نگر
  • شماره ٦٦: نور چشم ما به چشم ما نگر
  • شماره ٦٧: نور روي اوست ما را در نظر
  • شماره ٦٨: روشن است از نور رويش ديده اهل نظر
  • شماره ٦٩: نعمت الله است عالم سربسر
  • شماره ٧٠: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٧١: يک نظر در چشم مست ما نگر
  • شماره ٧٢: نور چشم ما به چشم ما نگر
  • شماره ٧٣: مظهر و مظهر به همديگر نگر
  • شماره ٧٤: يک حقيقت هست ما را در نظر
  • شماره ٧٥: نظري کن در آن جمال نگر
  • شماره ٧٦: مي رود عمر ما دريغا عمر
  • شماره ٧٧: بيا و يک دمي با ما برآور
  • شماره ٧٨: بشنو و حضرتش به دست آور
  • شماره ٧٩: جام گيتي نما به دست آور
  • شماره ٨٠: يار صاحب نظر به دست آور
  • شماره ٨١: برو و دلبري به دست آور
  • شماره ٨٢: برو اي عقل سرگردان که ما مستيم و تو مخمور
  • شماره ٨٣: به هر طرف که نظر مي کنم توئي منظور
  • شماره ٨٤: مائيم که ذاکريم و مذکور
  • شماره ٨٥: در مرتبه اي سرمست در مرتبه اي مخمور
  • شماره ٨٦: منظور يکي يکي است ناظر
  • شماره ٨٧: ساقي بيار جام مي و دست ما بگير
  • شماره ٨٨: ملک اگر خواهد کسي گو هان بگير
  • شماره ٨٩: در ميخانه را گشادم باز
  • شماره ٩٠: مرغ دل در دام زلف دلبري افتاد باز
  • شماره ٩١: من سودازده با عشق در افتادم باز
  • شماره ٩٢: مرغ جانم مي کند پرواز باز
  • شماره ٩٣: عاشق و مست و رندم جان باز
  • شماره ٩٤: بر در ميخانه بنشستيم باز
  • شماره ٩٥: شاهبازي درآمد از در باز
  • شماره ٩٦: دل به دست زلف او داديم باز
  • شماره ٩٧: از شراب نيم شب امروز سرمستيم باز
  • شماره ٩٨: خوش دري بر روي ما بگشود باز
  • شماره ٩٩: بيا و پرده هستي برانداز
  • شماره ١٠٠: برو اي مير من با مال مناز
  • شماره ١٠١: خاطرم مي کشد سوي شيراز
  • شماره ١٠٢: ديده نقشي چو خيال تو نديده هرگز
  • شماره ١٠٣: به کام دل رسيدم باز امروز
  • شماره ١٠٤: ميخانه سبيل ماست امروز
  • شماره ١٠٥: که را روئي چنين زيباست امروز
  • شماره ١٠٦: عشقبازي روان ز جان برخيز
  • شماره ١٠٧: خاک ميخانه بر سر ما بيز
  • شماره ١٠٨: شاهان همه حيران جمال تو گدا نيز
  • شماره ١٠٩: درد از تو خوش است و هم دوا نيز
  • شماره ١١٠: رند مستيم و عشق شورانگيز
  • شماره ١١١: رنج غربت تو از غريبان پرس
  • شماره ١١٢: لذت جان ما ز مستان پرس
  • شماره ١١٣: جام خوشي ز دردي دردش چو ما بپرس
  • شماره ١١٤: گرم و سردي کشيده ام که مپرس
  • شماره ١١٥: رنج عشقي کشيده ام که مپرس
  • شماره ١١٦: پاک باش و بي وضو يک دم مباش
  • شماره ١١٧: گر فسرده نيستي گرمانه باش
  • شماره ١١٨: شراب شوق را پيمانه مي باش
  • شماره ١١٩: درد دردش بنوش و خوش مي باش
  • شماره ١٢٠: دل به دلبر سپار و خوش مي باش
  • شماره ١٢١: اي دل ار عاشقي بيا خوش باش
  • شماره ١٢٢: اي دل ار چه شکسته اي خوش باش
  • شماره ١٢٣: زر بپاش و خواجه زر پاش باش
  • شماره ١٢٤: در ميکده مست و رند و اوباش
  • شماره ١٢٥: سيدي خواهي بيا و بنده باش
  • شماره ١٢٦: عشق سرمست است و دارد دور باش
  • شماره ١٢٧: جان به جانان سپار و خوش مي باش
  • شماره ١٢٨: جام مي را بنوش و خوش مي باش
  • شماره ١٢٩: اگر ميلي به ما داري بيا و همدم ما باش
  • شماره ١٣٠: جام عين شراب دريابش
  • شماره ١٣١: چيست عالم سايه بان حضرتش
  • شماره ١٣٢: عشق آمد و جام مي به دستش
  • شماره ١٣٣: آفتاب است و ماه خوانندش
  • شماره ١٣٤: درد دردش درد خواري بايدش
  • شماره ١٣٥: دل به دلبر دادم و جان بر سرش
  • شماره ١٣٦: ديده نديده هرگز نقش خيال غيرش
  • شماره ١٣٧: خوش مطربي است عشقش بنواخت باز سازش
  • شماره ١٣٨: عاشقانه به ياد او سرخوش
  • شماره ١٣٩: بيا اي صوفي صافي مي جام صفا درکش
  • شماره ١٤٠: چه خوش حالي که مي بينم جمالش
  • شماره ١٤١: عشق او درجان روان مي دارمش
  • شماره ١٤٢: غلغله عاشقان مجلس کوي غمش
  • شماره ١٤٣: روح اعظم نايب حق خوانمش
  • شماره ١٤٤: آن يکي درهر يکي مي جويمش
  • شماره ١٤٥: چه خوش جمعيتي داريم از آن زلف پريشانش
  • شماره ١٤٦: هفت هيکل به ذوق مي خوانش
  • شماره ١٤٧: همه عالم چو شبنمي دانش
  • شماره ١٤٨: پريشان کرد حال من سر زلف پريشانش
  • شماره ١٤٩: بيا اي نور چشم اهل بينش
  • شماره ١٥٠: ساقي سرخوش ما همدم ما مي بينش
  • شماره ١٥١: جام مي شادي رندان نوش نوش
  • شماره ١٥٢: خم مي در جوش و جانم در خروش
  • شماره ١٥٣: در خرابات تا سحرگه دوش
  • شماره ١٥٤: به گوش هوش من آمد نداي ساقي دوش
  • شماره ١٥٥: خم مي درجوش و رندان در خروش
  • شماره ١٥٦: از جام حباب آب مي نوش
  • شماره ١٥٧: زهد بگذار و خرقه را بفروش
  • شماره ١٥٨: درد دردش چو صاف درمان نوش
  • شماره ١٥٩: ساقيم مي رفت و رندان در پيش
  • شماره ١٦٠: دل خوشم از عشق جان افزاي خويش
  • شماره ١٦١: سوختم بر آتش دل عود خويش
  • شماره ١٦٢: عزتي ده مرا به عزت خويش
  • شماره ١٦٣: بيا اي نور چشم ما و خوش بنشين بجاي خويش
  • شماره ١٦٤: در خواب خوش نمايد نقش خيال رويش
  • شماره ١٦٥: ديشب به خواب ديدم نقش خيال رويش
  • شماره ١٦٦: اين حضور عاشقان است و سماع
  • شماره ١٦٧: دردمنديم و از دوا فارغ
  • شماره ١٦٨: وقت آن آمد که ما را باز بنوازي به لطف
  • شماره ١٦٩: عشق او دريا و ما در وي صدف
  • شماره ١٧٠: منم آن رند عاشق مطلق
  • شماره ١٧١: در آينه وجود مطلق
  • شماره ١٧٢: بيا که عاشق مستيم و همدمان موافق
  • شماره ١٧٣: در محيطي فکنده ام زورق
  • شماره ١٧٤: پادشاه عاشقانيم و گداي کوي عشق
  • شماره ١٧٥: تن به جان زنده است و جان از عشق
  • شماره ١٧٦: عاشقان غرقند در درياي عشق
  • شماره ١٧٧: عشق است زياد بر همه خلق
  • شماره ١٧٨: عالم عرض است و جوهرش حق
  • شماره ١٧٩: اي گشته خجل از گل روي تو شقايق
  • شماره ١٨٠: امشب شب قدر است وبر احباب مبارک
  • شماره ١٨١: سخن نازکان بود نازک
  • شماره ١٨٢: گر مشکک را شکي باشد به يک
  • شماره ١٨٣: گويد سخن آن نازنين نيمي شکر نيمي نمک
  • شماره ١٨٤: اي نهان کرده در آن تنگ شکر بار نمک
  • شماره ١٨٥: در هر دو جهان يکي است بي شک
  • شماره ١٨٦: نقش نقاش است اين نقش خيال
  • شماره ١٨٧: اي دهنت وهم و ميانت خيال
  • شماره ١٨٨: آفتابي مي پرستم لايزال
  • شماره ١٨٩: اي لب تو چشمه آب زلال
  • شماره ١٩٠: خواجه مخمور و بازمانده به مال
  • شماره ١٩١: جان کيست بنده حرم کبرياي دل
  • شماره ١٩٢: دل صفه صفا است وما صوفيان دل
  • شماره ١٩٣: اگر ذوق خوشي خواهي حريفي کن دمي با دل
  • شماره ١٩٤: بايزيد است جان و هم جانان دل
  • شماره ١٩٥: جام گيتي نما است يعني دل
  • شماره ١٩٦: بجز دردسر از عاقل چه حاصل
  • شماره ١٩٧: دل طالب يار و يار در دل
  • شماره ١٩٨: حاصل ما دل است وحاصل دل
  • شماره ١٩٩: دختري بر باد داده غنچه خندان گل
  • شماره ٢٠٠: نعمت الله مي است وعالم جام
  • شماره ٢٠١: در خرابات مغان دارم مقام
  • شماره ٢٠٢: هرکه باشد خادم او حرمتي دارد تمام
  • شماره ٢٠٣: عاشق روي نازنين توام
  • شماره ٢٠٤: بر در ميخانه مست افتاده ام
  • شماره ٢٠٥: مست و رند و لاابالي در جهان افتاده ايم
  • شماره ٢٠٦: من درين ره نيز بوئي برده ام
  • شماره ٢٠٧: باز سرمست جام جم شده ام
  • شماره ٢٠٨: نيم شب خوش آفتابي ديده ام
  • شماره ٢٠٩: تا جمالش در تجلي ديده ام
  • شماره ٢١٠: خوش خيالي را به خوابي ديده ام
  • شماره ٢١١: تاگلي از گلستانش چيده ام
  • شماره ٢١٢: پادشاهي مي کنم تا بنده ام
  • شماره ٢١٣: ز آفتاب مهر او تابنده ام
  • شماره ٢١٤: زآفتاب مهر او تابنده ام
  • شماره ٢١٥: عجب است اينکه من ز من طلبم
  • شماره ٢١٦: من رند خراباتم ايمن ز کراماتم
  • شماره ٢١٧: مائيم ز نار عشق آدم
  • شماره ٢١٨: آتش عشقش خوشي افروختم
  • شماره ٢١٩: شکر گويم که توبه بشکستم
  • شماره ٢٢٠: بحمدالله که من امروز از بند بلا جستم
  • شماره ٢٢١: رفتم به در از خانه به ميخانه نشستم
  • شماره ٢٢٢: شکر گويم که باز سرمستم
  • شماره ٢٢٣: مي خوردم و از خمار رستم
  • شماره ٢٢٤: در خرابات عشق سرمستم
  • شماره ٢٢٥: ز نور روي او تابنده گشتم
  • شماره ٢٢٦: مدتي دربدر به جان گشتم
  • شماره ٢٢٧: مجمع صاحبدلان زلف پريشان يافتم
  • شماره ٢٢٨: قطب عالم روح اعظم يافتم
  • شماره ٢٢٩: مست مي ملامتم نيست سر سلامتم
  • شماره ٢٣٠: دل دادم وجان به او سپردم
  • شماره ٢٣١: گر برافروزد آتشي در دم
  • شماره ٢٣٢: عشقش آمد که بلا آوردم
  • شماره ٢٣٣: عاشق مستم و در کوي مغان مي گردم
  • شماره ٢٣٤: توبه از زهد و زاهدي کردم
  • شماره ٢٣٥: عشق او هرساعتي بنوازدم
  • شماره ٢٣٦: آتش عشق تو جان مي سوزدم
  • شماره ٢٣٧: تا جمالش ديده ام حيران شدم
  • شماره ٢٣٨: عاقلي بودم به عشق يار ديوانه شدم
  • شماره ٢٣٩: فارغيم از وجود و هم ز عدم
  • شماره ٢٤٠: منصب مستان ما ترک وجود و عدم
  • شماره ٢٤١: بيا و همدم ما شو به عشق او يک دم
  • شماره ٢٤٢: چه خوش باشد اگر باشد فراغت از همه عالم
  • شماره ٢٤٣: همدمي گر طلب کني يک دم
  • شماره ٢٤٤: بهر حالي که پيش آيد خيالش نقش مي بندم
  • شماره ٢٤٥: سال ها شد که به جان طالب جانان خودم
  • شماره ٢٤٦: سال ها شد که به جان طالب جانان خودم
  • شماره ٢٤٧: در مجمر عشق سوخت عودم
  • شماره ٢٤٨: تابود عشق تو بود من عاشق تو بودم
  • شماره ٢٤٩: در خرابات گرد گرديدم
  • شماره ٢٥٠: نقش خيال رويش ديشب به خواب ديدم
  • شماره ٢٥١: روشن است از نور رويش چشم مست سيدم
  • شماره ٢٥٢: عشق او درميان جان دارم
  • شماره ٢٥٣: خبر از دل اگر پرسي منم کز دل خبر دارم
  • شماره ٢٥٤: هرکجا حسن خوشي مي نگرم
  • شماره ٢٥٥: جام گيتي نما است در نظرم
  • شماره ٢٥٦: درهمه آينه يکي نگرم
  • شماره ٢٥٧: سه نقطه دريکي الف نگرم
  • شماره ٢٥٨: شمع دل هر نفسي زآتش دل برگيرم
  • شماره ٢٥٩: خوش حياتي که پيش او ميرم
  • شماره ٢٦٠: منم که عاشق ديدار يار خود باشم
  • شماره ٢٦١: هر زمان حسني به مردم مي نمايد نور چشم
  • شماره ٢٦٢: هر دمي نقش خيالي مي نگارد نورچشم
  • شماره ٢٦٣: سرکويت به همه ملک جهان نفروشم
  • شماره ٢٦٤: درد دردش به ذوق مي نوشم
  • شماره ٢٦٥: از جام وحدت سرخوشم هر دم مئي در مي کشم
  • شماره ٢٦٦: در خرابات فنا جام بقا مي نوشم
  • شماره ٢٦٧: منم که جام مي ذوالجلال مي نوشم
  • شماره ٢٦٨: مي عشقش به کام مي نوشم
  • شماره ٢٦٩: مقصود توئي ز جمله عالم
  • شماره ٢٧٠: در آينه وجود آدم
  • شماره ٢٧١: باز رستيم از وجود و از عدم
  • شماره ٢٧٢: پيرهن گرکهنه گردد يوسف جان را چه غم
  • شماره ٢٧٣: همچو ما کيست مست درعالم
  • شماره ٢٧٤: آفتاب است و سايه بان عالم
  • شماره ٢٧٥: شيخ ما بود در حرم محرم
  • شماره ٢٧٦: آفتابي است حضرت آدم
  • شماره ٢٧٧: گداي عشقم و سلطان عالم
  • شماره ٢٧٨: با سر زلف بتي باز درافتاد دلم
  • شماره ٢٧٩: غير او با او نگنجد در دلم
  • شماره ٢٨٠: از جام عشقش مست مدامم
  • شماره ٢٨١: من به جان دوستدار رندانم
  • شماره ٢٨٢: مطرب خوش نواي رندانم
  • شماره ٢٨٣: چنان سرمست و شيدايم که پا از سر نمي دانم
  • شماره ٢٨٤: حضرتي غير او نمي دانم
  • شماره ٢٨٥: بود ممکن که من بي جان بمانم
  • شماره ٢٨٦: من ترک مي و صحبت رندان نتوانم
  • شماره ٢٨٧: من ترک مي و صحبت رندان نتوانم
  • شماره ٢٨٨: علم توحيد نيک مي دانم
  • شماره ٢٨٩: عاشق آن گلعذارم چون کنم
  • شماره ٢٩٠: اي عاشقان! اي عاشقان! من پير را برنا کنم
  • شماره ٢٩١: من خلاف خدا کنم نکنم
  • شماره ٢٩٢: توبه از مي کجا کنم نکنم
  • شماره ٢٩٣: غم مخور يارا که غمخوارت منم
  • شماره ٢٩٤: درد دل آمد که درمانت منم
  • شماره ٢٩٥: به عشق چشم بيمارت دلم بيمار مي بينم
  • شماره ٢٩٦: نظري مي کنم و وجه خدا مي بينم
  • شماره ٢٩٧: نقش عالم خيال مي بينم
  • شماره ٢٩٨: دولت وصل يار مي بينم
  • شماره ٢٩٩: چشم مستت به خواب مي بينم
  • شماره ٣٠٠: يار خود را به ناز مي بينم
  • شماره ٣٠١: هرچه بينم به نور او بينم
  • شماره ٣٠٢: عاشق و مستم به کوي مي فروشان مي روم
  • شماره ٣٠٣: علم صيد است و قيد کن محکم
  • شماره ٣٠٤: بگذر ز وجود و از عدم هم
  • شماره ٣٠٥: من به خدا که از خدا غير خدا نمي خوهم
  • شماره ٣٠٦: در نظر نقش خيال تو نگارم دايم
  • شماره ٣٠٧: همه جا طالب وصال توايم
  • شماره ٣٠٨: جان و دل ايثار جانان کرده ايم
  • شماره ٣٠٩: اين عنايت بين که ما درباره جان کرده ايم
  • شماره ٣١٠: باز هواي تو هوس کرده ايم
  • شماره ٣١١: جان فداي عشق جانان کرده ايم
  • شماره ٣١٢: دردمنديم و به اميد دوا آمده ايم
  • شماره ٣١٣: تا خيال روي او در آب ديده ديده ايم
  • شماره ٣١٤: روشني چشم جان از نور جانان ديده ام
  • شماره ٣١٥: نور او در چشم بينا ديده ايم
  • شماره ٣١٦: ما به نور روي خوب او جمالش ديده ايم
  • شماره ٣١٧: يک نظر از اهل دل تا ديده ايم
  • شماره ٣١٨: نيم شب خوش آفتابي ديده ايم
  • شماره ٣١٩: عشق او در بحر و در بر ديده ايم
  • شماره ٣٢٠: ما دم از عشق در قدم زده ايم
  • شماره ٣٢١: در خرابات مغان مست و خراب افتاده ايم
  • شماره ٣٢٢: در خرابات مغان مست و خراب افتاده ايم
  • شماره ٣٢٣: درس عشق از دفتر جان خوانده ايم
  • شماره ٣٢٤: تا ميانش در کنار آورده ايم
  • شماره ٣٢٥: مائيم کز جهان همه دل برگرفته ايم
  • شماره ٣٢٦: ما علم عشق بر ورق جان نوشته ايم
  • شماره ٣٢٧: تا خيال روي او بر ديده نقشي بسته ايم
  • شماره ٣٢٨: مدتي شد که به جان با تو در آميخته ايم
  • شماره ٣٢٩: خوش در ميخانه اي بگشاده ايم
  • شماره ٣٣٠: دل به دلبر جان به جانان داده ايم
  • شماره ٣٣١: خسته حاليم وز لطف تو شفا مي طلبيم
  • شماره ٣٣٢: ما خدا چون شما نمي طلبيم
  • شماره ٣٣٣: مائيم که مظهر صفاتيم
  • شماره ٣٣٤: باز ساز عشق را بنواختيم
  • شماره ٣٣٥: مستيم و خراب و مي پرستيم
  • شماره ٣٣٦: دل در آن زلف پر شکن بستيم
  • شماره ٣٣٧: رخت بر بستيم و دل برداشتيم
  • شماره ٣٣٨: درد دل برديم و درمان يافتيم
  • شماره ٣٣٩: جان فدا کرديم و جانان يافتيم
  • شماره ٣٤٠: درد دل برديم و درمان يافتيم
  • شماره ٣٤١: وقت ما خوش شد که ما ملک از گدائي يافتيم
  • شماره ٣٤٢: ما ز درد دل دوائي يافتيم
  • شماره ٣٤٣: بي نشاني را نشانش يافتيم
  • شماره ٣٤٤: نقد گنج عشق او در کنج دل ما يافتيم
  • شماره ٣٤٥: با خراباتئي در افتاديم
  • شماره ٣٤٦: ميخانه ذوق در گشاديم
  • شماره ٣٤٧: مستانه ملک صورت و معني بهم زديم
  • شماره ٣٤٨: تا مجرد از دل و از جان شديم
  • شماره ٣٤٩: بيا تا با تو ما همباز گرديم
  • شماره ٣٥٠: ما ز مي شوق عشق عاشق و مست آمديم
  • شماره ٣٥١: ما زنگ ز آينه زدوديم
  • شماره ٣٥٢: نور او عين اين و آن ديديم
  • شماره ٣٥٣: هر آن نقشي که بر ديده کشيديم
  • شماره ٣٥٤: ما آينه در نمد کشيديم
  • شماره ٣٥٥: ما با تو بجز ياري داريم نداريم
  • شماره ٣٥٦: دائم به خيال آن نگاريم
  • شماره ٣٥٧: گر عشق نبازيم در اينجا بچه کاريم
  • شماره ٣٥٨: اگر رندي و مي نوشي بيا ميخانه اي داريم
  • شماره ٣٥٩: هر چه داريم از خدا داريم
  • شماره ٣٦٠: هر چه داريم ما از او داريم
  • شماره ٣٦١: هر چه خواهي بجو که آن داريم
  • شماره ٣٦٢: عشق او در ميان جان داريم
  • شماره ٣٦٣: گر دست دهد دامن دلبر نگذاريم
  • شماره ٣٦٤: خيزيد که تا جام شرابي به کف آريم
  • شماره ٣٦٥: نقش خيال رويش بر ديده مي نگاريم
  • شماره ٣٦٦: ما عاشق چشم مست ياريم
  • شماره ٣٦٧: ما به لطف پادشاه مستظهريم
  • شماره ٣٦٨: ما عاشق و رند دلپذيريم
  • شماره ٣٦٩: ما خراباتيان جانبازيم
  • شماره ٣٧٠: اجازت گر دهد دلبر به پاي او سراندازيم
  • شماره ٣٧١: ما از شرابخانه جانانه مي رسيم
  • شماره ٣٧٢: ما اگر شاه اگر گدا باشيم
  • شماره ٣٧٣: ميخانه سبيل ما است مخمور کجا باشيم
  • شماره ٣٧٤: فاش شد نام ما که قلاشيم
  • شماره ٣٧٥: ما چو در سايه الطاف خدا مي باشيم
  • شماره ٣٧٦: ما حلقه بگوش مي فروشيم
  • شماره ٣٧٧: ما سلطنت فقر به عالم نفروشيم
  • شماره ٣٧٨: فارغيم از ملک عالم فارغيم
  • شماره ٣٧٩: ما عاشق چشم مست عشقيم
  • شماره ٣٨٠: ما گوهر بحر لايزاليم
  • شماره ٣٨١: هر چند ما به جسم ز اولاد آدميم
  • شماره ٣٨٢: ظاهرا جسم و باطنا جانيم
  • شماره ٣٨٣: بنده سيد سرمستانيم
  • شماره ٣٨٤: به سر خواجه که ما مستانيم
  • شماره ٣٨٥: ما مرشد عشاق خرابات جهانيم
  • شماره ٣٨٦: ما ساقي سرمست خرابات جهانيم
  • شماره ٣٨٧: لذت رند مست ما دانيم
  • شماره ٣٨٨: از ما کناري کردي ما با تو در ميانيم
  • شماره ٣٨٩: نوفروشان کهنه پوشانيم
  • شماره ٣٩٠: مستيم و خرابيم و گرفتار فلانيم
  • شماره ٣٩١: ما انا الحق از وجود حق مطلق مي زنيم
  • شماره ٣٩٢: نور چشم است و او به او مي بينيم
  • شماره ٣٩٣: خيال روي تو دائم به خواب مي بينيم
  • شماره ٣٩٤: ما خاک راه را به نظر کيميا کنيم
  • شماره ٣٩٥: عاشقانه عشقبازي مي کنيم
  • شماره ٣٩٦: غرقه آب و آب مي جويم
  • شماره ٣٩٧: سخني خوش به ذوق مي گويم
  • شماره ٣٩٨: منم مجنون منم ليلي نمي گوئي چه مي گويم
  • شماره ٣٩٩: ما ازين خلوت ميخانه به جائي نرويم
  • شماره ٤٠٠: داريم نگاري به کمالي که چه گويم
  • شماره ٤٠١: حالي است مرا با مي و مستان که چه گويم
  • شماره ٤٠٢: نازي است از آن جانب و نازي که چه گويم
  • شماره ٤٠٣: داريم حضوري و سرابي که چه گويم
  • شماره ٤٠٤: بنموده جمالي به کمالي که چه گويم
  • شماره ٤٠٥: اگر گويم که نيکويم مکن عيبم که من اويم
  • شماره ٤٠٦: ما گدايان حضرت شاهيم
  • شماره ٤٠٧: ما عاشق مستيم و طلبکار خدائيم
  • شماره ٤٠٨: ما بنده مطلق خدائيم
  • شماره ٤٠٩: ما مظهر نور مصطفائيم
  • شماره ٤١٠: ما خودبينيم و خودنمائيم
  • شماره ٤١١: غرقه بحر بيکران مائيم
  • شماره ٤١٢: عشق است که مبتلاي اوئيم
  • شماره ٤١٣: زنده به حيات عشق اوئيم
  • شماره ٤١٤: از ازل تا به ابد آينه دار اوئيم
  • شماره ٤١٥: چنانکه عشق بگويد به ما چنان گوئيم
  • شماره ٤١٦: در صحبت ما همه صفاين
  • شماره ٤١٧: جام گيتي نما ز ما بستان
  • شماره ٤١٨: جام مي عشق تو نوشم به جان
  • شماره ٤١٩: نور چشم عالم است از ديده مردم نهان
  • شماره ٤٢٠: اگر ذوق صفا داري طلب کن صحبت رندان
  • شماره ٤٢١: مست بودي مست رفتي از جهان
  • شماره ٤٢٢: مائيم و جام باده و جانانه جاودان
  • شماره ٤٢٣: گر خدا داني جدا از خود مدان
  • شماره ٤٢٤: قدمي نه به خلوت ياران
  • شماره ٤٢٥: جام گيتي نماي ما انسان
  • شماره ٤٢٦: چه خوش ذوقي است ذوق باده نوشان
  • شماره ٤٢٧: سين انسان گر برافتد از ميان
  • شماره ٤٢٨: وقت سرمستي است مخموري بمان
  • شماره ٤٢٩: من به او زنده توئي زنده به جان
  • شماره ٤٣٠: اي نفس شوخ چشم مرو در قفاي نان
  • شماره ٤٣١: گاه تاريک است و گه روشن سراي اين جهان
  • شماره ٤٣٢: گر گدائي کني تو از سلطان
  • شماره ٤٣٣: از ما مکن کنار که مائيم در ميان
  • شماره ٤٣٤: اين چنين پيدا و پنهاني چنان
  • شماره ٤٣٥: حمد تو بي نهايت و لطف تو بي کران
  • شماره ٤٣٦: خادم او را سزد اقليم شاهي يافتن
  • شماره ٤٣٧: با همه اين سخن توان گفتن
  • شماره ٤٣٨: ايهاالطالب چه جاي ما و من
  • شماره ٤٣٩: جان عالم آدم است و ديگران همچو بدن
  • شماره ٤٤٠: زاهدان را نرسد غيبت رندان کردن
  • شماره ٤٤١: عشق در آن و اين توان ديدن
  • شماره ٤٤٢: اگر نه نور او بودي نبودي چشم ما روشن
  • شماره ٤٤٣: به نور طلعت او گشته چشم ما روشن
  • شماره ٤٤٤: اي به روي تو ديده ها روشن
  • شماره ٤٤٥: ما آشنا و خويشيم بيگانگي رها کن
  • شماره ٤٤٦: حال من از آن نرگس مستانه طلب کن
  • شماره ٤٤٧: اي دل به در خانه جانانه گذر کن
  • شماره ٤٤٨: اي دل ز جهان جان گذر کن
  • شماره ٤٤٩: دمي در چشم مست ما نظر کن
  • شماره ٤٥٠: بيا در چشم مست ما نظر کن
  • شماره ٤٥١: عالم سرآبي و سرابي است نظر کن
  • شماره ٤٥٢: در چشم پر آب ما نظر کن
  • شماره ٤٥٣: عاشقانه خوش بيا و پند ما را گوش کن
  • شماره ٤٥٤: فرصت غنيمت است غنيمت رها مکن
  • شماره ٤٥٥: بشنو اي يار و اضطراب مکن
  • شماره ٤٥٦: دور شو اي عقل، ناداني مکن
  • شماره ٤٥٧: خانه دل ز غير خالي کن
  • شماره ٤٥٨: ساقي سرمست رندان مي دهد جامي به من
  • شماره ٤٥٩: مي دهد ساقي رندان هر زمان جامي به من
  • شماره ٤٦٠: صد هزار آئينه دارد يار من
  • شماره ٤٦١: چشم من شد به نور او روشن
  • شماره ٤٦٢: در چشم من آن نور است اي نور دو چشم من
  • شماره ٤٦٣: راحت جانم توئي اي جان و اي جانان من
  • شماره ٤٦٤: دل که باشد گر نباشد بنده سلطان من
  • شماره ٤٦٥: رحمتي کن بر دل و بر جان من
  • شماره ٤٦٦: جانم فداي جان تو اي جان و اي جانان من
  • شماره ٤٦٧: اي به نور روي تو روشن دو چشم جان من
  • شماره ٤٦٨: هر چه بيني در ميان انجمن
  • شماره ٤٦٩: دردمنديم وز دوا ايمن
  • شماره ٤٧٠: اي نور چشم عاشقان بنشين بجاي خويشتن
  • شماره ٤٧١: چشم بگشا و جمال او ببين
  • شماره ٤٧٢: موج و دريا را به عين ما ببين
  • شماره ٤٧٣: نور او در ديده بينا ببين
  • شماره ٤٧٤: با تو گويم روي بيچون چو ببين
  • شماره ٤٧٥: بندگانه گفتم اي سلطان گداي خود ببين
  • شماره ٤٧٦: جاميم و شراب اين عجب بين
  • شماره ٤٧٧: در جام جهان نما جهان بين
  • شماره ٤٧٨: باده مي نوش و جام را مي بين
  • شماره ٤٧٩: آن چنان حضرتي چنين مي بين
  • شماره ٤٨٠: هر چه بيني به نور او مي بين
  • شماره ٤٨١: نور رويش به چشم او مي بين
  • شماره ٤٨٢: چيست عالم سايه بان شمس الدين
  • شماره ٤٨٣: ديگران جانند و جانان شمس الدين
  • شماره ٤٨٤: خوش بيا با ما درين دريا نشين
  • شماره ٤٨٥: آب مي جوئي بيا با ما نشين
  • شماره ٤٨٦: ذوق ما داري بيا با ما نشين
  • شماره ٤٨٧: کرمي کن بيا دمي بنشين
  • شماره ٤٨٨: بر در مي فروش خوش بنشين
  • شماره ٤٨٩: من عين تو و تو عين من وين عينين
  • شماره ٤٩٠: دو سخن مي شنو يکي مي گو
  • شماره ٤٩١: بستيم کمر به خدمت او
  • شماره ٤٩٢: گوش کن تا بشنوي اسرار او
  • شماره ٤٩٣: عالم منور است به نور حضور او
  • شماره ٤٩٤: چشم عالم روشن است از نور او
  • شماره ٤٩٥: نقشي نبسته ايم به غير از خيال او
  • شماره ٤٩٦: آينه جمال او نيست بجز جلال او
  • شماره ٤٩٧: عالم منور است به نور جمال او
  • شماره ٤٩٨: نواي عالمي بخشي اگر يابي نواي او
  • شماره ٤٩٩: هواي خويشتن بگذار اگر داري هواي او
  • شماره ٥٠٠: چشم عالم روشن است از آفتاب روي او
  • شماره ٥٠١: بهشت جاودان با يار خوش بو
  • شماره ٥٠٢: رند و جام شراب خوش خوش بو
  • شماره ٥٠٣: در محيط عشق ما جز ما نبو
  • شماره ٥٠٤: در ديده توئي و ديده ام تو
  • شماره ٥٠٥: ز سوداي سر زلفت پريشانم به جان تو
  • شماره ٥٠٦: شاهان جهان از جان باشند گداي تو
  • شماره ٥٠٧: تو سلطاني به حسن امروز و مه رويان گداي تو
  • شماره ٥٠٨: اي تاج فرق شاه جهان خاک پاي تو
  • شماره ٥٠٩: زهي چشمي که مي بيند هميشه آن لقاي تو
  • شماره ٥١٠: بيا اي راحت جانم که جان من فداي تو
  • شماره ٥١١: بيا ساقي بده جامي که جان من فداي تو
  • شماره ٥١٢: اي منور ديده مردم به نور روي تو
  • شماره ٥١٣: گر ذوق طلب کني ز ما جو
  • شماره ٥١٤: بياگر عشق مي بازي ز ما جانانه اي را جو
  • شماره ٥١٥: معني اسم اعظم از ما جو
  • شماره ٥١٦: دل ز جان برگير و جانان را بجو
  • شماره ٥١٧: خوش درآ در بحر ما ما را بجو
  • شماره ٥١٨: اين چشم تر دامن مدام آبي روان دارد بجو
  • شماره ٥١٩: جو چو مي جوئي بيا دريا بجو
  • شماره ٥٢٠: جان فدا کن وصل جانان را بجو
  • شماره ٥٢١: تشنه اي آب حيات از ما بجو
  • شماره ٥٢٢: در خرابات مغان ما را بجو
  • شماره ٥٢٣: نقد گنج کنج دل از ما بجو
  • شماره ٥٢٤: بگذر از قطره بيا دريا بجو
  • شماره ٥٢٥: خوش درآ در بحر ما ما را بجو
  • شماره ٥٢٦: آب رو جوئي بيا از ما بجو
  • شماره ٥٢٧: گوهر در يتيم از ما بجو
  • شماره ٥٢٨: درد اگر داري دوا از خود بجو
  • شماره ٥٢٩: در دل دريا دلي گوهر بجو
  • شماره ٥٣٠: اي دل گشايشي ز دل عاشقان بجو
  • شماره ٥٣١: شد روان آب حيات ما بجو
  • شماره ٥٣٢: گنج او در کنج دل اي جان بجو
  • شماره ٥٣٣: خوش درآ در بحر ما ما را بجو
  • شماره ٥٣٤: تا قيامت ترک جام مي بگو
  • شماره ٥٣٥: ذوق سرمستان ز مخموران مجو
  • شماره ٥٣٦: دنيا و آخرت بر رندان به نيم جو
  • شماره ٥٣٧: غير ما در بحر ما از ما مجو
  • شماره ٥٣٨: هر چه گوئي به عشق او مي گو
  • شماره ٥٣٩: درين دريا درآ با ما و عين ما به ما مي جو
  • شماره ٥٤٠: به هر حسني که مي بينم جمالش مي نمايد رو
  • شماره ٥٤١: در دو عالم يکي است مثلش کو
  • شماره ٥٤٢: کهن است اين شراب و جامش نو
  • شماره ٥٤٣: چشمي که نديد نور آن رو
  • شماره ٥٤٤: اين دوئي از چه خاست از من و تو
  • شماره ٥٤٥: اين و آن در آرزوي او و او
  • شماره ٥٤٦: آينه بردار تا بيني در او
  • شماره ٥٤٧: خوش برو خوش بنوش خوش مي رو
  • شماره ٥٤٨: در ره عاشقي به جان مي رو
  • شماره ٥٤٩: مستانه ز خويشتن فنا شو
  • شماره ٥٥٠: از بود و نبود خود فنا شو
  • شماره ٥٥١: بقا در عشق اگر خواهي فنا شو
  • شماره ٥٥٢: تا بکي در خواب باشي يک زمان بيدار شو
  • شماره ٥٥٣: چون مردمک ديده ما گوشه نشين شو
  • شماره ٥٥٤: عاشق ار خواهد حديث عشق جانان گو بگو
  • شماره ٥٥٥: ما خياليم و در حقيقت او
  • شماره ٥٥٦: مي فراوان است اينجا جام کو
  • شماره ٥٥٧: بود ما پيدا شده از بود او
  • شماره ٥٥٨: شاهبازي چو نعمت الله کو
  • شماره ٥٥٩: عمر بر باد مي رود بي او
  • شماره ٥٦٠: ذوق سرمستان ز مخموران مجو
  • شماره ٥٦١: برو اي عقل و بس محال مگو
  • شماره ٥٦٢: تا نفرمايد بگو بشنو ز من آن را مگو
  • شماره ٥٦٣: آه دلسوز عاشقان بشنو
  • شماره ٥٦٤: گفته عاشقان به جان بشنو
  • شماره ٥٦٥: قول ما حق است از حق مي شنو
  • شماره ٥٦٦: جان عاشق نجويد الاهو
  • شماره ٥٦٧: به وجود او يکي بود نه دو
  • شماره ٥٦٨: عارفانه بيا و خوش مي گو
  • شماره ٥٦٩: جز يکي نيست در نظر خود کو
  • شماره ٥٧٠: هر بنده که سوي شه برد راه
  • شماره ٥٧١: راهيم و رهنمائيم هم رهرويم و همراه
  • شماره ٥٧٢: صورتا چاکر است و معني شاه
  • شماره ٥٧٣: رهزني آمد به نزدم صبحگاه
  • شماره ٥٧٤: چنين ديوان که ما داريم از آن ديوان ديوان به
  • شماره ٥٧٥: پادشاهي با گدائي ساخته
  • شماره ٥٧٦: نور رويش پرتوي بر ماهتاب انداخته
  • شماره ٥٧٧: نور رويش مردم ديده منور ساخته
  • شماره ٥٧٨: آفتاب حسن او عالم منور ساخته
  • شماره ٥٧٩: عشق او خوش آتشي افروخته
  • شماره ٥٨٠: عشق او شمع خوشي افروخته
  • شماره ٥٨١: جام و مي با همدگر آميخته
  • شماره ٥٨٢: عمري است تا دل من با بي دلان نشسته
  • شماره ٥٨٣: نقش خيال رويش بر آب ديده بسته
  • شماره ٥٨٤: عقل در کوي او سرگشته
  • شماره ٥٨٥: بر همه ذرات عالم آفتابي تافته
  • شماره ٥٨٦: دل ز ما کردي بري يعني که چه
  • شماره ٥٨٧: بيا ساقي و جام مي بما ده
  • شماره ٥٨٨: آن کيست کلاه کج نهاده
  • شماره ٥٨٩: ساقي قدحي شراب در ده
  • شماره ٥٩٠: در مظهر مطهر مظهر ظهور کرده
  • شماره ٥٩١: از آفتاب حسنش مه نور وام کرده
  • شماره ٥٩٢: حسن او در آينه پيدا شده
  • شماره ٥٩٣: چشم نابيناي ما از نور او بينا شده
  • شماره ٥٩٤: ديده دل از تو منور شده
  • شماره ٥٩٥: ديده صبح از تو منور شده
  • شماره ٥٩٦: جنت المأواي ما خلوت سراي ميکده
  • شماره ٥٩٧: در شهادت شاهدي بي عيب از غيب آمده
  • شماره ٥٩٨: سايه و همسايه پيدا آمده
  • شماره ٥٩٩: در همه آئينه پيدا آمده
  • شماره ٦٠٠: برو اي عقل، پند مست مده
  • شماره ٦٠١: دامن عاشقان ز دست مده
  • شماره ٦٠٢: بيا اي ساقي مستان و جام و مي به مستان ده
  • شماره ٦٠٣: مي عشقش به شيرمردان ده
  • شماره ٦٠٤: نوري است به چشم ما نموده
  • شماره ٦٠٥: در آينه عشق او نموده
  • شماره ٦٠٦: توئي که راحت جاني و ديده را ديده
  • شماره ٦٠٧: مي نگارم نگار بر ديده
  • شماره ٦٠٨: خوش نقش خيالي است که بستيم به ديده
  • شماره ٦٠٩: ما نقش خيال تو نگاريم به ديده
  • شماره ٦١٠: ما نقش خيال تو نگاريم به ديده
  • شماره ٦١١: ما نقش خيال تو نگاريم به ديده
  • شماره ٦١٢: ما نقش خيال تو کشيديم به ديده
  • شماره ٦١٣: خوش نقش خيالي است که بستيم به ديده
  • شماره ٦١٤: ديده تا نور روي او ديده
  • شماره ٦١٥: خيالش نقش مي بندم به ديده
  • شماره ٦١٦: خيالش نقش مي بندم به ديده
  • شماره ٦١٧: خيالش نقش مي بندم به ديده
  • شماره ٦١٨: به نور ديده ديدم نور ديده
  • شماره ٦١٩: من روح نازنينم در کالبد دميده
  • شماره ٦٢٠: جاني که با تو نازد زيبا بود هميشه
  • شماره ٦٢١: به خدا تا ز خود شدم آگاه
  • شماره ٦٢٢: برافشان کلاله ز روي چو لاله
  • شماره ٦٢٣: از همه پنهان و پيدا از همه
  • شماره ٦٢٤: فارغ است اين ساقي ما از همه
  • شماره ٦٢٥: جز يکي نيست بيائيد که گوئيم همه
  • شماره ٦٢٦: ساقي بده آن مي شبانه
  • شماره ٦٢٧: درآ در مجلس رندان ببين اين ذوق مستانه
  • شماره ٦٢٨: درآمد ترک سرمستي که غارت مي کند خانه
  • شماره ٦٢٩: مي و جاميم و جان و جانانه
  • شماره ٦٣٠: سروري خواهي بيا و سر بنه
  • شماره ٦٣١: عشق را خود حجاب باشد نه
  • شماره ٦٣٢: همچو ما کيست در جهان تشنه
  • شماره ٦٣٣: جان ز جانان دريغ دارم نه
  • شماره ٦٣٤: در دو عالم جز يکي دانيم نه
  • شماره ٦٣٥: تا خيال روي خوبش ديده ام در آينه
  • شماره ٦٣٦: تا ببيند روي خود در آينه
  • شماره ٦٣٧: آفتابي تافته بر آينه
  • شماره ٦٣٨: مي حلالت باد اگر در بزم رندان خورده اي
  • شماره ٦٣٩: نرگست را باز سر خوش کرده اي
  • شماره ٦٤٠: وه چه حسن است اين که پيدا کرده اي
  • شماره ٦٤١: نيک سياح جهان گرديده اي
  • شماره ٦٤٢: عشق تو گنجي و دل ويرانه اي
  • شماره ٦٤٣: خرمني گندم نگر در دانه اي
  • شماره ٦٤٤: هر ذره اي ز عالم بنموده آفتابي
  • شماره ٦٤٥: چو يارم دلبري ديگر نيابي
  • شماره ٦٤٦: بي درد دلي دوا نيابي
  • شماره ٦٤٧: بي درد دلي دوا نيابي
  • شماره ٦٤٨: اي خواجه در حجابي از خود صفا نيابي
  • شماره ٦٤٩: خبري گر ز حال ما يابي
  • شماره ٦٥٠: گر ز صاحب نظر نظر يابي
  • شماره ٦٥١: درد مي کش که تا دوا يابي
  • شماره ٦٥٢: گاهي به غم و گهي به شادي
  • شماره ٦٥٣: درد عشقش اگر به جان بردي
  • شماره ٦٥٤: تا بکي گرد اين جهان گردي
  • شماره ٦٥٥: اي ترک نيمه مست به يغما خوش آمدي
  • شماره ٦٥٦: اگر نه درد دل بودي دواي دل که فرمودي
  • شماره ٦٥٧: توئي جانا که عين هر وجودي
  • شماره ٦٥٨: گر آينه عين او نبودي
  • شماره ٦٥٩: دريغا دولت وصلش چه خوش بودي اگر بودي
  • شماره ٦٦٠: باز با ما نمي کني ياري
  • شماره ٦٦١: عشق جانان اگر به جان داري
  • شماره ٦٦٢: ز سوداي جهان بگذر اگر سوداي ما داري
  • شماره ٦٦٣: تخم نيک و بدي که ميکاري
  • شماره ٦٦٤: عمر ضايع مکن به بيکاري
  • شماره ٦٦٥: جام صافي پر ميي آري
  • شماره ٦٦٦: سخن يار بشنو از ياري
  • شماره ٦٦٧: ياري است يار ياران ياري چگونه ياري
  • شماره ٦٦٨: آمد به درت جان عزيز از سر ياري
  • شماره ٦٦٩: جان و جانان توئي چه پنداري
  • شماره ٦٧٠: خواه در خواب و خواه بيداري
  • شماره ٦٧١: در خرابات مجو همچو مني مي خواري
  • شماره ٦٧٢: زر به ياران ده که تا جان را بري
  • شماره ٦٧٣: دل به دلبر گر سپاري دلبري
  • شماره ٦٧٤: جان چه باشد گر نباشد عاشق جان پروري
  • شماره ٦٧٥: عاقلي و نام عاشق مي بري
  • شماره ٦٧٦: گذري کن بسوي ما گذري
  • شماره ٦٧٧: جز خيال تو در اين ديده نگنجد دگري
  • شماره ٦٧٨: دل به دلبر گر سپاري دلبري
  • شماره ٦٧٩: درويش فقيريم نخواهيم اميري
  • شماره ٦٨٠: گر چه ميري در اين جهان ميري
  • شماره ٦٨١: مريد پير خمارم که دارد اين چنين پيري
  • شماره ٦٨٢: در پي عشق روان شو که بجائي برسي
  • شماره ٦٨٣: حال او از بشر چه مي پرسي
  • شماره ٦٨٤: هنر از بي هنر چه مي پرسي
  • شماره ٦٨٥: ماه من امشب برآمد خوش خوشي
  • شماره ٦٨٦: ز من توحيد مي پرسي جوابت چيست خاموشي
  • شماره ٦٨٧: از براي خدا بيا ساقي
  • شماره ٦٨٨: اي در ميان جان ها از ما کنار تا کي
  • شماره ٦٨٩: هان برسان بگوش او پيک صبا جگي جگي
  • شماره ٦٩٠: ازدوئي بگذر که تا يابي يکي
  • شماره ٦٩١: نيست مرا در نظر در دو جهان جز يکي
  • شماره ٦٩٢: خرابات است و رندان لاابالي
  • شماره ٦٩٣: از جرعه جام لايزالي
  • شماره ٦٩٤: اي از جمال رويت نقش جهان خيالي
  • شماره ٦٩٥: جمالش ديده ام در هر خيالي
  • شماره ٦٩٦: ترک مستم مي پرستم يللي
  • شماره ٦٩٧: گفته عشاق مي خوانم بلي
  • شماره ٦٩٨: عشق بازي مي کنم آري بلي
  • شماره ٦٩٩: اي که هستي محب آل علي
  • شماره ٧٠٠: نعمت الله هست پير ولي
  • شماره ٧٠١: به حق آل محمد به روح پاک علي
  • شماره ٧٠٢: دارم از عشق درد دل خيلي
  • شماره ٧٠٣: آمد آن ساقي سرمست و بدستش جامي
  • شماره ٧٠٤: بر سر ما اگر نهي قدمي
  • شماره ٧٠٥: خواه نباتي و خواه حيواني
  • شماره ٧٠٦: مرنجان جان باقي را براي اين تن فاني
  • شماره ٧٠٧: ما آن توايم و آن تو داني
  • شماره ٧٠٨: غير حق باطل است تا داني
  • شماره ٧٠٩: هر چه هست آن يکي است تا داني
  • شماره ٧١٠: در وجود آن يکي است تا داني
  • شماره ٧١١: شاه عالم گداست تا داني
  • شماره ٧١٢: همه تقدير اوست تا داني
  • شماره ٧١٣: همه عين همند تا داني
  • شماره ٧١٤: گر چه آب حيات را ماني
  • شماره ٧١٥: نعمت الله نمي شود فاني
  • شماره ٧١٦: حرف جام و شراب اگر داني
  • شماره ٧١٧: تنها نه منم عاشق تو بلکه جهاني
  • شماره ٧١٨: زهي عقل و زهي دانش که تو خود را نمي داني
  • شماره ٧١٩: بي عشق مباش يک زماني
  • شماره ٧٢٠: هر که از ذوق خبر دارد و داند سخني
  • شماره ٧٢١: عالمي صورت است و او معني
  • شماره ٧٢٢: هر زمان خاطر مرا شکني
  • شماره ٧٢٣: دنيي حکايتي است حکايت چه مي کني
  • شماره ٧٢٤: در هواي دنيي دون دني
  • شماره ٧٢٥: اي که مي گوئي که هستم از مني
  • شماره ٧٢٦: اي درد تو درمان من جان مني تو يا تني
  • شماره ٧٢٧: گفتم که نقش رويت گفتا در آب بيني
  • شماره ٧٢٨: به چشم مست ما بنگر که نور روي او بيني
  • شماره ٧٢٩: بيا بر چشم ما بنشين که خوش آبي روان بيني
  • شماره ٧٣٠: درآ در بحر ما با ما که عين ما به ما بيني
  • شماره ٧٣١: متناهي شود بتو همه شيي
  • شماره ٧٣٢: هر زماني به راهکي گروي
  • شماره ٧٣٣: هر مرده که شد به جام مي حي
  • شماره ٧٣٤: دل به دريا ده که تا دريا شوي
  • شماره ٧٣٥: دل به دلبر گر دهي دلبر شوي
  • شماره ٧٣٦: تن فدا کن تا همه تن جان شوي
  • شماره ٧٣٧: تن رها کن در طريق عاشقي تا جان شوي
  • شماره ٧٣٨: مجلس عشق است و ما سرمست مي
  • شماره ٧٣٩: کرم بنگر که الطاف الهي
  • شماره ٧٤٠: آئينه حضرت الهي
  • شماره ٧٤١: درآ در خلوت خاص الهي
  • شماره ٧٤٢: دوش در خواب ديده ام شاهي
  • شماره ٧٤٣: درآمد از درم خوش پادشاهي
  • شماره ٧٤٤: بر تخت دلم نشسته شاهي
  • شماره ٧٤٥: دلم بگرفت از اين زهد ريائي
  • شماره ٧٤٦: اي عشق بيا که خوش بلائي
  • شماره ٧٤٧: دل به دريا ده که دريا دل توئي
  • شماره ٧٤٨: برو اي خواجه غافل از اين دنيا چه مي جوئي
  • شماره ٧٤٩: گر جلال و جمال مي جوئي
  • شماره ٧٥٠: عالم جام است و فيض او مي




جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است